لیست لوازم خانگی

قیمت لوازم خانگی ال جی،قیمت لوازم خانگی در بانه،قیمت لوازم خانگی ال جی در بانه،قیمت لوازم خانگی سامسونگ

لیست لوازم خانگی

قیمت لوازم خانگی ال جی،قیمت لوازم خانگی در بانه،قیمت لوازم خانگی ال جی در بانه،قیمت لوازم خانگی سامسونگ

۴ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

6f/2 (34555)

قانون مالیاتهای مستقیم

ماده 1- ماده (2) و تبصره های آن به شرح زیر اصلاح می شود:

ماده 2- اشخاص زیر مشمول پرداخت مالیات های موضوع این قانون نیستند:

1- وزارتخانه ها و موسسات دولتی

1- دستگاههایی که بودجه آنها وسیله دولت تامین می شود.

3- شهرداری ها

تبصره 1- شرکت هایی که تمام یا قسمتی از سرمایه آنها متعلق به اشخاص و موسسه های مذکور در بندهای فوق باشد, سهم درآمد یا سود آنها مشمول حکم این ماده نخواهد بود. حکم این تبصره مانع استفاده شرکت های مزبور از معافیت های مقرر در این قانون, حسب مورد, نیست.

تبصره 2- درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی از قبیل فعالیت های صنعتی, معدنی, تجاری, خدماتی و سایر فعالیت های تولیدی برای اشخاص موضوع این ماده, که به نحوی غیر از طریق شرکت نیز تحصیل می شود در هر مورد به طور جداگانه به نرخ مذکور در ماده (105) این قانون مشمول مالیات خواهد بود.

مسوولان اداره امور در این گونه موارد نسبت به سهم فعالیت مذکور مکلف به انجام دادن تکالیف مربوط طبق مقررات این قانون خواهند بود در غیر این صورت نسبت به پرداخت مالیات متعلق با مودی مسوولیت تضامنی خواهند داشت.

تبصره 3- معافیت مالیاتی این ماده برای مواردی که از طرف حضرت امام خمینی (ره) یا مقام معظم رهبری دارای مجوز می باشند بر اساس نظر مقام معظم رهبری است.

ماده 6- ماده (28) و تبصره آن در موارد زیر اصلاح می گردد:

1- در متن ماده عبارت ((از انقضای مهلت تسلیم اظهارنامه )) جانشین عبارت ((از تسلیم آن)) می گردد.

2- در تبصره ماده عبارت ((حوزه مالیاتی)) به عبارت ((اداره امور مالیاتی)) اصلاح و همچنین عبارت ((از طرف مودی مفاصا حساب صادر و به او تسلیم نماید)) حذف و عبارت ((مفصا حسب مالیاتی را حداکثر ظرف مهلت یک هفته طبق مقررات این قانون صادر و به ذینفع تسلیم نماید)). جانشین آن می گردد.

ماده 7- ماده (30) و تبصره ذیل آن بشرح زیر اصلاح می شود:

1- در متن ماده عبارت ((ممیز مالیاتی حوزه)) به عبارت((اداره امور مالیاتی)) اصلاح می شود.

2- در بند الف عبارت ((ممیز که مورد تایید سر ممیزقرار گرفته باشد)) به عبارت ((اداره امور مالیاتی)) اصلاح می شود.

3- در بند الف عبارت ((و در صورتی که مدت مذکور …)) تا آخر بند (الف) حذف می شود.

4- در تبصره ذیل ماده در کلیه موارد عبارت ((ممیز مالیاتی)) به عبارت ((اداره امور مالیاتی)) اصلاح می شود.

ماده 14- ماده (46) به شرح زیر اصلاح و یک تبصره ذیل آن الحاق می گردد: در ماده (46) عبارت ((یکصد (100) ریال)) به عبارت (( پنج هزار (5000) ریال و بارنامه زمینی و صورت وضعیت مسافری یک هزار (1000) ریال)) اصلاح می گردد همچنین عبارت ((موسسه های حمل و نقل مسوول تنظیم دقیق بارنامه هستند و باید هویت و نشانی صحیح صاحب کالا و سایر اطلاعات مربوط را در آن درج نمایند و نسخ کافی اوراق مذکور را حداقل تا پنج سال از تاریخ صدور نگاهداری کنند)) به آخر این ماده اضافه می شود.

تبصره – از اوراق و مدارک زیر به شرح مقرر در این تبصره حق تمبر اخذ می شود: 1- از کارت معافیت هر یک مشمولان که به انحای مختلف از انجام دادن خدمت وظیفه معافیت می شوند, بابت صدور کارت معافیت مذکور, مبلغ ده هزار (10000) ریال.

2- از هر گونه گواهینامه رانندگی بین المللی مبلغ پنجاه هزار (50000) ریال. 3- از هر پلاک ترانزیت انواع خودرو و همچنین از شماره گذاری هر وسیله نقلیه که بصورت موقت وارد کشور می شود مبلغ دویست هزار (000/200) ریال. 4- از گواهینامه رانندگی انواع خودرو به ازای هر سال مدت اعتبار مبلغ یک هزار (1000) ریال.

5- از کارنامه و گواهینامه دانش آموزان دوره ابتدایی, راهنمایی و متوسط مبلغ یک هزار (1000) ریال.

6- از دانشنامه و گواهی دانشنامه کاردانی, کارشنانسی, کارشناسی ارشد, دکترا و بالاتر مبلغ ده هزار (10000) ریال.

7- از گواهی ارزش تحصیلی دوره های ابتدایی و راهنمایی و متوسط خارجی مبلغ بیست هزار (20000) ریال.

8- از گواهی ارزش تحصیلی دورهای فنی و حرفه ای و دانشگاهی خارجی مبلغ پنجاه هزار (50000) ریال.

9- از پروانه مامایی یا مدرک تحصیلی دوره کاردانی و دندانپزشکی تجربی مبلغ بیست هزار (20000) ریال.

10- از پروانه مشاغل پزشکی, داندانپزشکی, پیراپزشکی, دامپزشکی و داروسازی مبلغ یکصد هزار (100000) ریال.

11- از جواز تاسیس, کارت شناسایی واحدهای تولیدی و معدنی, کارت بازرگانی, پروانه وکالت و کارشناسی و سایر پروانه های کسب و کار, بابت صدور مبلغ یکصد هزار (100000) ریال و بابت تجدید آنها مبلغ پنجاه هزار (000/50) ریال.

ماده 40- ماده (96) و تبصره های (1) و (3) آن به شرح زیر اصلاح می شود:

ماده96 – الف – صاحبان مشاغل موضوع بند (الف) ماده (95) این قانون عبارتند از:

1- دارندگان کارت بازرگانی و کلیه وارد کنندگان و صادر کنندگان.

2- صاحبان کارخانه ها و واحدهای تولیدی که برای آن ها جواز تاسیس و پروانه بهره برداری از وزارتخانه ذی ربط صادر شده یا می شود.

3- بهره برداران معادن.

4- صاحبان موسسات حسابرسی, حسابداری و دفترداری, خدمات مالی و ارائه دهندگان خدمات مدیریتی, مشاوره ای, انفورماتیک, رایانه ای اعم از سخت افزاری و نرم افزاری و طراحی سیستم.

5- صاحبان مراکز آموزشی و پرورشی, آموزشگاه های آزاد, مدارس غیر انتفاعی دانشگاه و مراکز آموزش عالی.

6- صاحبان بیمارستان ها, زایشگاه ها, آسایشگاه ها, درمانگاه ها و خانه های سالمندان.

7- صاحبان متل ها و هتل های سه ستاره و بالاتر.

8- بنکداران, عمده فروش ها, فروشگاه های بزرگ, واسطه های مالی, نمایندگان توزیع کالاهای داخلی و وارداتی و صاحبان انبارها.

9- نمایندگان موسسه های تجاری و صنعتی, اعم از داخلی و خارجی.

10- صاحبان موسسات حمل و نقل موتوری, زمینی, دریایی و هوایی اعم مسافری یا باربری.

11- صاحبان موسسات مهندسی و مهندسی مشاور.

12- صاحبان موسسات تبلیغاتی و بازاریابی

ب – صاحبان مشاغل موضوع بند (ب) ماده (95) این قانون عبارتند از:

-صاحبان کارگاه های صنعتی

2- صاحبان مشاغل ساختمانی, تاسیسات فنی و صنعتی, نقشه کشی, نقش برداری, محاسبات فنی و نظارت.

3- چاپخانه داران, لیتوگراف ها, صحاف ها, ارائه دهندگان خدمات چاپ و گرافیست ها.

4- صاحبان مراکز ارتباطات رایانه ای.

5- وکلا, کارشناسان, مترجمان رسمی و دادگستری, مشاوران حقوقی و حسابداران رسمی و اعضای سازمان های نظام مهندسی.

6- محققان, پژوهش گران و کارشناسان آزاد که بته تهیه و ارائه طرح های تحقیقاتی اشتغال دارند.

7- دلالان حق العمل کاران و کارگزاران.

8- صاحبان مراکز فرهنگی- هنری, فرهنگ سراها, کانون ها حرفه ای و انجمن های صنفی و تخصصی.

9- صاحبان سینماها, تماشاخانه ها و مکان های تفریحی ورزشی.

10- صاحبان مشاغل فیلم برداری, دوبلاژ, مونتاژ و سایر خدمات سینمایی.

11- پزشکان و داندنپزشکان که دارای مطلب هستند و دامپزشکان که به حرفه دامپزشکی اشتغال دارند.

12- صاحبان آزمایشگاه ها, رادیولوژی ها, فیزیوتراپی ها, سونوگرافی ها, الکتروانسفالوگرافی ها, سی تی اسکن ها, سالن های زیبایی و دیگر ارائه دهندگان خدمات بهداشتی طبی و غیرطبی.

13- صاحبان صاحبان میهمان سراها, میهمان پذیرها و مسافر خانه ها.

14- صاحبان تالارهای پذیرایی, رستوران ها, تهیه کنندگان غذاهای آماده, ارایه دهندگان خدمات پذیرایی و کرایه دهندگان ظروف.

15- صاحبان دفاتر اسناد رسمی.

16- صاحبان تعمیرگاه مجاز و اتو سرویس ها.

17- صاحبان نمایشگاه ها و فروشگاه های اتومبیل و بنگاه های معاملات املاک و آژانس های کرایه اتومبیل.

18- سازندگان و فروشندگان طلا و جواهر.

19- عاملان فروش و فروشندگان آهن آلات.

تبصره 1- سازمان امور مالیاتی کشور در صورت تشخیص ضرورت می تواند هر یک از مشمولان بند (ب) این ماده را به رعایت مقررات موضوع بند (الف) این ماده ملزم نماید مشروط بر آن که مراتب کتبا تا پایان دی ماه هر سال به مودیان فوق ابلاغ گردد. مودیان اخیر الذکر از اول سال بعد, مکلف به اجرای آن می باشد.

تبصره 3- مشمولان این ماده که در محل شغل خود دارای فعالیت های شغلی دیگر موضوع این فصل می باشند مکلفند برای کلیه فعالیت های شغلی خود طبق مقررات این قانون عمل کنند.

ماده 47- ماده (105) و تبصره های آن به شرح زیر اصلاح می شود:

ماده 105- جمع درآمد شرکت ها و درآمد ناشی از فعالیت های انتفاعی سایر اشخاص حقوقی که از منابع مختلف در ایران یا خارج از ایران تحصیل می شود, پس از وضع زبان های حاصل از منابع غیر معاف و کسر معافیت های مقرر به استثنای مواردی که طبق مقررات این قانون دارای نرخ جداگانه می باشد, مشمول مالیات به نرخ بیست و پنج درصد (25%) خواهند بود.

تبصره 1- در مورد اشخاص حقوقی ایرانی غیر تجاری که به منظور تقسیم سود تاسیس نشده اند, در صورتی که دارای فعالیت انتفاعی باشند, از ماخذ کل درآمد مشمول مالیات فعالیت انتفاعی آن مالیات به نرخ مقرر در این ماده وصول می شود.

تبصره 2- اشخاص حقوقی خارجی و موسسات مقیم خارج از ایران به استثنای مشمولان تبصره (5) ماده (109) و ماده (113) این قانون از ماخذ کل درآمد مشمول مالیاتی که از بهره برداری سرمایه در ایران یا فعالیت هایی که مستقیما یا به وسیله نمایندگی از قبیل شعبه, نماینده, کارگزار و امثال آن در ایران انجام می دهند. یا از واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود, انتقال دانش فنی, دادن تعلیمات, کمک های فنی یا واگذاری فیلم های سینمایی از ایران تحصیل می کنند به نرخ مذکور در این ماده مشمول مالیات خواهند بود. نمایندگان اشخاص و موسسات مذکور در ایران نسبت به درآمدهایی که به هر عنوان به حساب خود تحصیل می کنند طبق مقررات مربوط به این قانون مشمول مالیات می باشند.

تبصره 3- در موقع احتساب مالیات بر درآمد اشخاص حقوقی اعم از ایرانی یا خارجی, مالیات هایی که قبلا پرداخت شده است با رعایت مقررات مربوط از مالیات متعلق کسر خواهد شد و اضافه پرداختی از این بابت قابل استرداد است.

تبصره 4- اشخاص اعم از حقیقی و حقوقی نسبت به سود سهام یا سهام الشرکه دریافتی از شرکتهای سرمایه پذیر مشمول مالیات دیگری نخواهند بود.

تبصره 5- در مواردی که به موجب قوانین مصوب وجوهی تحت عناوین دیگری غیر از مالیات بر درآمد از ماخذ درآمد مشمول مالیات اشخاص قابل وصول باشد, مالیات اشخاص پس از کسر وجوه مزبور به نرخ مقرر مربوط محاسبه خواهد شد. ماده 29- ماده (107) به شرح زیر اصلاح می شود:

ماده 107- درآمد مشمول مالیات اشخاص حقوقی خارجی و موسسات مقیم خارج از ایران به شرح زیر تشخیص می گردد:

الف- در مورد پیمانکاری در یاران نسبت به علمیات هر نوع کار ساختمانی, تاسیسات فنی و تاسیساتی شامل تهیه و نصب موارد مذکور و نیز حمل و نقل و عملیات تهیه طرح ساختمانها و تاسیسات, نقشه برداری, نقشه کشی, نظارت و محاسبات فنی, دادن تعلیمات و کمکهای فنی, انتقال دانش فنی و سایر خدمات و در تمام موارد به ماخذ دوازده درصد (12%) کل دریافتی سالانه.

ب – بابت واگذاری امتیازات و سایر حقوق خود از ایران و واگذاری فیلمهای سینمایی, که به عنوان بها یا حق نمایش یا هر عنوان دیگر عاید آنها می شود, به ماخذ بیست درصد (20%) تا چهل (40%) مجموع وجوهی که ظرف یک سال مالیاتی عاید آنها می گردد, می باشد. ضریب تعیین درآمد مشمول مالیات هر یک از موارد مذکور در این بند بنا به پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی و تصویب هیئت وزیران تعیین می شود.

پرداخت کنندگان وجوه مزبور و همچنین پرداخت کنندگان وجوه مذکور در بند (الف) این ماده مکلفند در هر پرداخت مالیات متعلق را با توجه به مبالغی که از اول سال تا آن تاریخ پرداخت کرده اند کسر وظایف مدت ده روز به اداره امور مالیاتی محل اقامت خود پرداخت کنند. در غیر این صورت دریافت کنندگان متضامنا مشمول پرداخت اصل مالیات و متعلقات آن خواهند بود.

ج- در مورد بهره برداری از سرمایه و سایر فعالیت هایی که اشخاص حقوقی و موسسات مزبور به وسیله نمایندگی از قبیل شعبه, نماینده, کارگزار و امثال آنها در ایران انجام می دهند طبق مقررات ماده (106) این قانون.

تبصره 1- در مواردی که تمام یا قسمتی از عملیات پیمانکاری موضوع بندهای (الف) و (ب) این ماده به اشخاص حقوقی پیمانکار ایرانی واگذار می گردد, پرداخت کننده وجه باید از هر پرداخت به پیمانکاران ایرانی دو و نیم درصد (5/2%) به عنوان مالیات علی الحساب آنها کسر و ظرف سی روز از تاریخ پرداخت به حساب تعیین شده از طرف سازمان امور مالیاتی کشور واریز کند.

تبصره 2- در مورد عملیات پیمانکاری موضوع بند (الف) این ماده در صورتی که کارفرما, وزارتخانه, موسسات و شرکتهای دولتی یا شهرداریها باشند, آن قسمت از مبلغ قرارداد که از طریق خرید داخل یا خارجی به مصرف خرید لوازم و تجهیزات می رسد مشروط بر آنکه در قرارداد یا اصلاحات و الحاقات بعدی آن مبالغ لوازم و تجهیزات به طور جدا از سایر اقلام قرارداد درج شده باشد از پرداخت مالیات معاف خواهد بود.

تبصره 3- شعب و نمایندگی های شرکتها و بانکهای خارجی در ایران که بدون داشتن حق انجام دادن معامله به امر بازاریابی و جمع آوری اطلاعات اقتصادی در ایران برای شرکت مادر اشتغال دارند و برای جبران مخارج خود از شرکت مادر وجوهی دریافت می کنند نسبت به آن مشمول مالیات بر درآمد نخواهند بود.

تبصره 4- در مواردی که پیمانکاران خارجی تمام یا قسمتی از پیمانکاری موضوع بند (الف) این ماده را به پیمانکاران دست دوم اشخاص حقوقی ایرانی واگذار کند معادل آن مبلغ از لوازم و تجهیزات مذکور در قرارداد دست اول که توسط پیمانکار دست دوم خریداری می گردد از دریافتی پیمانکار دست اول از پرداخت مالیات بر درآمد معاف خواهد بود.

تبصره 5- درآمد مشمول مالیات فعالیت های موضوع بند (الف) ماده (107) این قانون که قرارداد پیمانکاری آنها از ابتدای سال 1382 و به بعد منعقد می گردد طبق مقررات ماده (106) این قانون تشخیص می گردد حکم این تبصره نسبت به ادامه فعالیتهای موضوع قراردادهای پیمانکاری که تاریخ انعقاد آنها قبل از سال 1382 بوده است, جاری نخواهد بود.

ماده 59- ماده (132) و تبصره های آن حذف و متن زیر و تبصره های آن جایگزین می شود:

ماده 132- درآمد مشمول مالیات ابرازی ناشی از فعالیت های تولید و معدنی و واحدهای تولیدی یا معدنی در بخش های تعاونی و خصوصی که از اول سال 1381 به بعد از طرف وزارتخانه های ذی ربط برای آنها پروانه بهره برداری صادر یا قرارداد استخراج و فروش منعقد می شود, از تاریخ شروع بهره برداری یا استخراج به میزان هشتاد درصد (80%) و به مدت چهارسال و در مناطق کمتر توسعه یافته به میزان صد درصد (100%) و به مدت ده سال از مالیات موضوع ماده (105) این قانون معاف هستند.

تبصره 1- فهرست مناطق کمتر توسعه یافته برای بقیه مدت برنامه سوم توسعه اقتصادی, اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و همچنین در آغاز هر دوره برنامه توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و وزارتخانه های امور اقتصادی و دارائی و صنایع و معادن تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسد.

تبصره 2- معافیت های موضوع این ماده شامل درآمد واحدهای تولیدی و معدنی مستقر در شعاع یکصد و بیست کیلومتری مرکز تهران و پنجاه کیلومتری مرکز اصفهان و سی کیلومتری مراکز استانها و شهرهای دارای بیش از سیصد هزار نفر جمعیت بر اساس آخرین سرشماری به استثنای شهرک های صنعتی استقرار یافته و در شعاع سی کیلومتری مراکز استانهای و شهرهای مذکور نخواهد بود.

تبصره 3- کلیه تاسیسات ایرانگردی و جهانگردی دارای پروانه بهره برداری از وزارت فرهنگ و ارشاد هر سال از پرداخت پنجاه درصد (50%) مالیات متعلق معاف هستند. تبصره 4- ضوابط مربوط به تعیین تاریخ شروع بهره برداری واحدهای معاف موضوع این ماده و همچنین تعیین محدوده موضوع تبصره (2) این ماده توسط وزارتخانه امور اقتصادی و دارائی و صنایع و معادن تعیین و اعلام می گردد.

ماده 77- متن زیر به عنوان (169) مکرر به قانون الحاق می گردد:

ماده 169 مکرر- به سازمان امور مالیاتی کشور اجازه داده می شود برای اشخاص حقیقی و حقوقی کارت اقتصادی شامل شماره اقتصادی صادر کند. اشخاص حقیقی و حقوقی که حسب اعلام سازمان امور مالیات کشور موظف به اخذ کارت اقتصادی می شوند مکلفند بر اساس دستورالعملی که توسط سازمان مزبور تهیه و اعلام می شود برای انجام دادن معاملات خود صورتحساب صادر و شماره اقتصادی مربوط را در صورتحساب و فرم ها و اوراق مربوط درج نموده و فهرست معاملات خود را به سازمان امور مالیاتی کشور تسلیم کنند. عدم صدور صورتحساب یا عدم درج شماره اقتصادی خود و طرف معامله حسب مورد یا استفاده از شماره اقتصادی خود برای معاملات دیگران یا استفاده از شماره اقتصادی دیگران برای معاملات خود مشمول جریمه ای معادل ده درصد (10%) مبلغ مورد معامله ای که بدون رعایت ضوابط فوق انجام شده است خواهد بود.

عدم ارائه فهرست معاملات انجام شده به سازمان امور مالیاتی کشور طبق دستورالعمل صادره مشمول جریمه ای معادل یک درصد (1%) معاملاتی که فهرست آنها ارائه نشده است خواهد بود. جرایم مذکور توسط اداره امور مالیاتی مربوط با رعایت مهلت مقرر در ماده (157) این قانون مطالبه خواهد شد و مودی مکلف است ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ برگ مطالبه نسبت به پرداخت آن اقدام کند. در غیر این صورت معترض شناخته شده و موضوع جهت رسیدگی و صدور رای به هیات حل اختلاف مالیاتی ارجاع خواهد شد.

رای هیات مزبور قطعی و لازم الاجرا است. جریمه مذکور غیر قابل بخشش است و از طریق مقررات اجرایی موضوع این قانون قابل وصول خواهد بود.

تبصره 1- استفاده کنندگان از شماره اقتصادی دیگران نسبت به مالیات بر درآمد و همچنین جرایم موضوع این ماده با اشخاصی که شماره اقتصادی آنان مورد استفاده قرار گرفته است مسوولیت تضامنی خواهند داشت.

تبصره 2- در صورتی که طرفین معامله در معاملات خود از انجام دادن هر یک از تکالیف مقرر در این ماده خودداری نمایند, متضامنا مسوول خواهند بود و در مواردی که خریدار از ارائه شماره اقتصادی خودداری کند, چنانچه فروشنده مشخصات خریدار و موضوع معامله را ظرف مهلت یک ماه به سازمان امور مالیاتی کشور اعلام نماید مشمول جریمه تخلف فوق از این بابت نخواهد بود.

تبصره 3- اشخاص حقوق و صاحبان مشاغل موضوع بندهای (الف) و (ب) ماده (95) این قانون مکلف به نگهداری صورتحساب های مربوط به خریدهای خود در سال عملکرد و سال بعد از آن می باشند و درصورت درخواست ماموران مالیاتی باید به آنان به ارائه دهند در غبر این صورت مشمول جریمه ای معادل ده درصد (10%) صورتحسابهای ارائه نشده خواهند بود.


۰
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۶ ، ۱۰:۴۱
posteq posteq

gl/l (1121)

درباره ی جدول تناوبی

جدول مندلیف در تنظیم و پایدار کردن جرم اتمی بسیاری از موارد مندلیفنادرست بودن جرم اتمی برخی از عناصر را ثابت و برخی دیگر را درست کرد .

مندلیف و لوتار میردر موردخواص عنصرهاو ارتباط انها بررسی های دقیق تری انجام دادندودر سال ۱۸۶۹م به این نتیجه رسیدند که خواص عنصرها تابعی تناوبی از جرم انهاست.به این معنا که اگر عنصرها را به ترتیب افزایش جرم اتمی مرتب شوند نوعی تناوب در انها اشکار میگرددوپس ازتعداد معینی از عنصرها عنصرهایی با خواص مشابه خواص پیشین تکرار می شوند .

مندلیف در سال ۱۸۶۹ بر پایه ی قانون تناوب جدولی از ۶۳عنصر شناخته شده ی زمان خود منتشر کرد .در فاصله ی بین سالهای ۱۸۶۹ تا ۱۸۷۱م مندلیف هم مانند لوتار میر با بررسی خواص عنصرها و ترکیب های انها متوجه شد که تغییرهای خواص شیمیایی عنصرها مانند خواص فیزیکی انها نسبت به جرم اتمی روند تناوبی دارد.از این رو جدول جدیدی در ۸ ستون و۱۲سطر تنظیم کرد.او با توجه به نارسایی های جدول نیو لندز ولوتار میر و حتی جدول قبلی خود جدولی تقریبابدون نقص ارایه دادکه فراگیر وماندنی شد.

● شاهکارهای مندلیف در ساخت شهرک عناصر :

▪ روابط همسایگی:

دانشمندان پیش از مندلیف در طبقه بندی عناصر هر یک را جداگانه و بدون وابستگی به سایر عناصر در نظر می گرفتند.اما مندلیف خاصیتی را کشف کرد که روابط بین عنصرها را به درستی نشان میدادو ان را پایه تنظیم عناصر قرار داد.

▪ وسواس وی:

او برخی از عناصر را دوباره بررسی کرد تا هر نوع ایرادی را که به نادرست بودن جرم اتمی از بین ببرد.در برخی موارد به حکم ضرورت اصل تشابه خواص در گروهها را بر قاعده افزایش جرم اتمی مقدم شمرد.

▪ واحدهای خالی:

در برخی موارد در جدول جای خالی منظور کردیعنی هر جا که بر حسب افزایش جرم اتمی عناصر باید در زیر عنصر دیگری جای می گرفت که در خواص به ان شباهتی نداشت ان مکان را خالی می گذاشتو ان عنصر را در جایی که تشابه خواص رعایت میشد جای داد.این خود به پیش بینی تعدادی ا زعنصرهای ناشناخته منتهی شد.

▪ استقبال از ساکنان بعدی:

مندلیف با توجه به موقعیت عنصرهای کشف نشده و با بهره گیری از طبقه بندی دوبرایزتوانستخواص انها را پیش بینی کند.برای نمونه مندلیف در جدولی که در سال ۱۸۶۹ تنظیم کرده بودمس و نقره وطلا را مانند فلزی قلیایی در ستون نخست جا داده بود اما کمی بعد عناصر این ستون را به دو گروه اصلی و فرعی تقسیم کرد.سپس دوره های نخست و دوم و سوم هر یک شامل یک سطر و هر یک از دوره های چهارم به بعد شامل دو سطر شده وبه ترتیب از دوره های چهارم به بعد دو خانه اول وشش خانه اخر از سطر دوم مربوط به عناصر اصلی ان دوره و هشت خانه باقی مانده ی سطر اول و دو خانه اول سطر دوم مربوط به عناصر فرعی بود

▪ ساخت واحد مسکونی هشتم:

مندلیف با توجه به این که عناصراهن وکبالت ونیکل وروتینیم ورودیم وپالادیم واسمیم وایریدیم وپلاتینخواص نسبتا با یکدیگر دارند این عناصر را در سه ردیف سه تایی و در ستون جداگانه ای جای دادو به جدول پیشین خود گروه هشتم ا هم افزود. در ان زمان گازهای نجیب شناخته نشده بوداز این رودر متن جدول اصلی مندلیف جایی برای این عناصر پیش بینی نشد. پس از ان رامسی و رایله در سال ۱۸۹۴ گاز ارگون را کشف کردند و تا سا ل ۱۹۰۸ م گازهای نجیب دیگرکشف شد و ظرفیت شیمیایی انها ۰ در نظر گرفته شدو به گازهای بی اثر شهرت یافتند.

▪ اسانسور مندلیفبه سوی اسمان شیمی :

جدول مندلیف در تنظیم و پایدار کردن جرم اتمی بسیاری از موارد مندلیفنادرست بودن جرم اتمی برخی از عناصر را ثابت و برخی دیگر را درست کرد .جدول تناوبی نه تنها به کشف عنصرهای ناشناخته کمک کرد بلکه در گسترش و کامل کردن نظریه ی اتمی نقش بزرگی بر عهده داشت و سبب اسان شدن بررسی عناصر و ترکیب های انها شد.

● مجتمع نیمه تمام:

جدول تناوبی با نارسایی هایی همراه بود که عبارتند از :

۱) جای هیدروژن در جدول بطور دقیق مشخص نبود .گاهی ان را بالا ی گروه فلزهای قلیایی و گاهی بالای گروه های گروه هالوژن ها جا میداد.

۲) در نیکل و کبالت که جرم اتمی نزدیک به هم دارند خواص شیمیایی متفاوت است و با پایه قانون تناوبی ناسازگاری دارد.

۳) کبالت را پیش از نیکل و همچنین تلور را پیش از ید جای داد که با ترتیب صعودی جرم اتمی هم خوانی نداشت .با پیش رفت پژوهش ها و با کشف پرتوایکس و عنصرهاو بررسی دقیق طیف انها عدد اتمی کشف و اشکار شد و عناصر بر حسب افزایش عدد اتمی مرتب و نار سایی های جزیی موجود در جدول مندلیف از بین رفت .زیرا تغییرات خواص عناصر نسبت به عدد اتمی از نظم بیشتری برخوردارست تا جرم اتمی انها .

۴) سال پس از نشر جدول مندلیف بوابو در ات به روش طیف نگاری اکا الومینیوم را کشف کرد و گالیم نامید و ۴ سال بعد نیلسون اکا بور را کشف کرد و اسکاندیم نامید و هفت سال بعد ونیکلر هم اکا سیلسیم را از راه تجربه طیفی کشف کرد و ان را ژرمانیم نامید.

● تغییرات خواص عناصر در دوره ها و گروههای جدول:

۱) تغییرات شعاع اتمی :

در هر گروه با افزایش عدد اتمی شعاع اتمی افزایش می یابد ودر هر دوره با افزایش عدد اتمی شعاع اتمی به تدریج کوچکتر می گردد.

۲) تغییرات شعاع یونی :

شعاع یون کاتیون هر فلز از شعاع اتمی ان کوچکتر و شعاع هر نا فلز از شعاع اتمی ان بزرگتر است.به طور کلی تغییرهای شعاع یونی همان روند تغییرات شعاع اتمی است.

۳) تغییرات انرژی یونش:

در هر دوره با افزایش عدد اتمی انرژی یونش افزایش

می یابد و در هر گروه با افزایش لایه های الکترونی انرژی یونش کاهش می یابد.

۴) تغییرات الکترون خواهی :

در هر دوره با افزایش عدد اتمی انرژی الکترونخواهی افزایش می یابدودر هر گروه با افزایش عدد اتمی اصولا انرژی الکترون خواهی از بالا به پایین کم می شود .

۵) تغییرات الکترونگاتیوی:

در هر دوره به علت افزایش نسبتا زیا د شعاع اتمی الکترونگاتیوی عناصر کم میشود و در هر دوره به علت کاهش شعاع اتمی الکترونگاتیوی عناصر افزایش می یابد .

۶) تغییرتعدادالکترونهای لایه ظرفیتوعدد اکسایش:در هر دوره از عنصری به عنصر دیگریک واحد به تعداد الکترون ها ی ظرفیت افزوده میشود و تعداد این الکترونها و عدد اکسایش در عنصرهای هر گروه با هم برابرند.

۷) تغییرات پتانسیل الکترودی :

در ازای هردوره با افزایش عدد اتمی توانایی کاهندگی عنصرها کاهش می یابد و توانایی اکسیدکنندگی انها افزایش می یابد .از این روفلزهایی که در سمت چپ دوره ها جای دارندخاصیت کاهندگی ونا فلزهایی که در سمت راست دوره ها جای دارندتوانایی اکسید کنندگی دارند.در موردعناصر یک گروه توانایی اکسید ?کنندگی با افزایش عدد اتمی وپتانسیل کاهش می یابد.

۸) تغییرات توانایی بازی هیدروکسید:

توانایی بازی هیدروکسیدعناصر در گروهها ازبالا به پایین افزایش می یابد اما در دوره از سمت چپ به راست رو به کاهش است.

۹) تغییرات دما وذوب یا جو ش:

در هر دوره دمای ذوب و جوش تا اندازه ای به طورتناوبی تغییر می کند ولی این روندمنظم نیست و در موردعناصرگروهها نیز روندواحدی وجود ندارد .

جدول تناوبی و آرایش الکترونی

مهم ترین ویژگی یک عنصر که باعث می‌شود آن عنصر خواص ویژه و منحصر به فردی داشته باشد، آرایش الکترونی آن عنصر است. در کتاب درسی با نحوه تعیین آرایش الکترونی عناصر آشنا شده اید. اما همان طور که می‌دانید آرایش الکترونی تعیین شده با این روش گاهی با آرایش الکترونی واقعی عنصر متفاوت است. با استفاده از این جدول تناوبی شما می‌توانید به سادگی آرایش الکترونی عنصر مورد نظر خود را پیدا کنید.

جدول تناوبی عناصر شیمیائی

جدول تناوبی عنصرهای شیمیایی‏، نمایشی از عنصرهای شیمیایی شناخته شده‌است که بر اساس ساختار الکترونی مرتب گردیده‌است به‌گونه‌ای که بسیاری از ویژگی‌های شیمیایی عنصرها به صورت منظم در طول جدول تغییر می‌کنند.

جدول اولیه بدون اطلاع از ساختار داخلی اتم‌ها ساخته شد: اگر عناصر را بر حسب جرم اتمی آنها مرتب نمائیم، و آنگاه نمودار خواص معین دیگر آنها را بر حسب جرم اتمی رسم نمائیم، می‌توان نوسان یا تناوب این خواص را بصورت تابعی از جرم اتمی مشاهده نمود. نخستین کسی که توانست این نظم را مشاهده نماید، یک شیمیدان آلمانی به نام یوهان ولفگانگ دوبِرَینر (Johann Wolfgang Döbereiner) بود. او متوجه تعدادی تثلیث از عناصر مشابه شد .

و به دنبال او، شیمیدان انگلیسی جان نیولندز (John Alexander Reina Newlands) متوجه گردید که عناصر از نوع مشابه در فاصله‌های هشت تایی یافت می‌شوند، که آنها را با نت‌های هشتگانه موسیقی شبیه نمود، هرچند که قانون نت‌های او مورد تمسخر معاصرین او قرار گرفت. سرانجام شیمیدان آلمانی لوتار مَیر (Lothar Meyer) و شیمیدان روسی دیمتری مندلیف (Dmitry Ivanovich Mendeleev) تقریباً بطور هم‌زمان اولین جدول تناوبی را، با مرتب نمودن عناصر بر حسب جرمشان، توسعه دادند(ولی مندلیف تعداد کمی از عناصر را خارج از ترتیب صریح جرمی، برای تطابق بهتر با خواص همسایگانشان رسم نمود – این کار بعدها با کشف ساختار الکترونی عناصر در اواخر سده نوزدهم و آغاز سده بیستم توجیه گردید).

فهرست عناصر بر پایه نام، علامت اختصاری و عدد اتمی موجود است. شکل زیر جدول تناوبی عناصر شناخته شده را نمایش می‌دهد. هر عنصر با عدد اتمی و علامتهای شیمیایی. عناصر در یک ستون («گروه») از لحاظ شیمیایی مشابه می‌باشند.

در اینجا روشهای دیگر برای نمایش جدول ارائه شده‌اند:

جدول استاندارد – جدول جایگزین – جدول ضد – جدول بزرگ – جدول عظیم – جدول عریض – جدول توسعه یافته – جدول ساختاری – فلزات و غیر فلزات

کد رنگ برای اعداد اتمی:عناصر شماره گذاری شده با رنگ آبی ، در دمای اتاق مایع هستند؛

عناصر شماره گذاری شده با رنگ سبز ، در دمای اتاق بصورت گاز می‌باشند؛

عناصر شماره گذاری شده با رنگ سیاه، در دمای اتاق جامد هستند.

عناصر شماره گذاری شده با رنگ قرمز ترکیبی بوده و بطور طبیعی یافت نمی‌شوند(همه در دمای اتاق جامد هستند.)

عناصر شماره گذاری شده با رنگ خاکستری ، هنوز کشف نشده‌اند (و بصورت کم رنگ نشان داده شده‌اند تا گروه شیمیایی را که در آن قرار می‌گیرند، مشخص نماید.(

و می‌توانید دراین کلید واژه جدول تناوبی برای تشدید مغناطیسی را بیابید.

تعداد لایه الکترون در یک اتم تعیین کننده ردیفی است که در آن قرار می‌گیرد.

براساس ساختار جدول پر می‌شوند. از آنجائیکه الکترونهای خارجی‌ترین لایه، خواص شیمیایی را تعیین می‌نمایند، این لایه‌ها در میان گروهای یکسان مشابه‌اند.عناصر همجوار با یکدیگر در یک گروه، علیرغم اختلاف مهم در جرم، دارای خواص فیزیکی مشابه هستند. عناصر همجوار با یکدیگر در یک ردیف دارای جرم‌های مشابه ولی خواص متفاوت هستند.

برای مثال، عناصر بسیار نزدیک به نیتروژن (N) در ردیف دوم کربن(C) و اکسیژن(O) هستند. علیرغم تشابه آنها در جرم (که بصورت ناچیزی در واحد جرم اتمی تفاوت دارند)، دارای خواص بینهایت متفاوتی هستند، همانطور که با بررسی فرمهای دیگر می‌توان ملاحظه نمود: اکسیژن دو اتمی یک کاز است که سوختن را تشدید می‌نماید، نیتروژن دو اتمی یک گاز است که سوختن را تشدید نمی‌کند، و کربن یک جامد است که می‌تواند سوزانده شود(بله، می‌توان الماس را سوزاند!).

در مقایسه، عناصر بسیار نزدیک به کلر (Cl) در گروه یکی مانده به آخر در جدول (هالوژن‌ها) فلوئور(F) و برم(Br) هستند. علیرغم تفاوت فاحش جرم آنها در گروه، فرمهای دیگر آنها دارای خواص بسیار مشابه هستند: آنها بسیار خورنده (بدین معنی که تمایل خوبی برای ترکیب با فلزات، برای تشکیل نمک هالاید فلز)؛ کلر و فلوئور گاز هستند، درحالیکه برم یک مایع با تبخیر بسیار کم است؛ کلر و برم بسیار رنگی هستند.

صفحه اصلی جدول تناوبی

شیمی دان‌ها سال‌ها به دنبال این بودند که راهی ساده برای طبقه بندی عناصر پیدا کنند. تا این که دمیتری مندلیف با تنظیم جدول تناوبی خود، تلاش همه را به ثمر رساند. امروزه، جدول تناوبی ساده ترین و مفیدترین وسیله ای است که با استفاده از آن می‌توانیم به اطلاعات فراوانی دست پیدا کنیم.


قیمت: 100 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۱:۵۷
posteq posteq

gl/l (1122)

مقدمه

از آنجا که رعایت بهداشت در حفظ سلامت انسان تاثیر بسزایی دارد و انسان سالم بهتر می تواند به وظایف فردی و اجتماعی که دین برای او معین نموده عمل کند بنابراین تأکید و توصیه بر رعایت بهداشت و راهنمایی جهت مداوای امراض گوناگون و ذکر خواص میوه ها و سبزیجات و غذاهای مختلف از اموری است که مکرراً در سخنان برخی از معصومین (ع) به چشم می خورد. هرچند انبیاء و اولیاء از سوی خداوند به عنوان اطبای روحی و قلبی مردم و نجات دهنده آن ها از ظلمت گمراهی و هدایت به سوی بندگی خدا معرفی شده اند، اما این بزرگان در شرایط مقتضی جهت حفظ سلامت پیروان خود نکات زیبایی را بیان فرموده اند. و در این زمینه کتب مختلفی در ارتباط با فرمایشات طبی و بهداشتی معصومین (ع) به رشته تحریر در آمده است. از جمله: طب الصادق و طب الرضا.

با توجه به اهمیت این موضوع حدود پانصد حدیث بهداشتی از معصومین جمع آوری و در این مقاله ارائه شده است. در پایان مقدمه حکایت جالبی از طبابت ویژه حضرت علی (ع) نقل می شود:

داروی گناهان:

روزی حضرت علی (ع) از یکی از کوچه های بصره می گذشت. جمعیت فراوانی دید. نزدیک رفت در میان جمعیت جوانی خوشرو دید که با لباسی پاک و آراسته و با متانت و هیبتی مخصوص روی چهارپایه ای نشسته و مردم یکی یکی به او مراجعه می کردند. در میان مراجعین کسانی بودند که شیشه هایی در دست داشتند و به او نشان می دادند.

میان شیشه ها خون و یا دیگر مایعات بد ن بود. طبیب جوان به آن شیشه ها نگاه می کرد و برای صاحب هر یک بر حسب آنچه می فهمید دارو یا دستوری می داد.

حضرت علی (ع) جلو رفت و سلام کرد و فرمود: خدا تو را رحمت کند آیا برای درد گناه دارویی همراه آورده ای؟ طبیب گفت: مگر گناه، درد یا بیماری است؟ حضرت فرمود: آری گناه بیماری است و مردم را به زحمت انداخته است.

طبیب مدتی سر به زیر انداخت و ساکت ماند. گویی در اندیشه عمیقی فرو رفته است حضرت علی (ع) سوال خود را تکرار کرد. اما جوان ساکت بود. پس از ساعتی سر بلند کرد و گفت: قربانت شوم. من که چیزی نمی دانم آیا شما داروی گناه را می شناسید؟

حضرت فرمود: من داروی گناه را می شناسم و معالجه می کنم. طبیب گفت: ممکن است برای ما توصیف بفرمایید؟

آن حضرت فرمود: آری ! از اینجا برخیز و به بوستان ایمان برو. وقتی وارد شدی مقداری از

ریشه درخت نیت و دانه های پشیمانی و قدری از برگ تدبر، تخم ورع، میوه فهم و مقداری از شاخه های یقین و مغز اخلاص و پوست اجتهاد و مقداری هم از ساقه های انابه و پادزهر تواضع گرفته همه را با حواس جمع، دلی متوجه سرشار با انگشتان تصدیق و کف توفیق میان تشت تحقیق می ریزی و با اشک چشمانت شستشو می دهی و آنگاه تمام اینها را میان دیگ امید ریخته و با آتش اشتیاق آنقدر می جوشانی تا مواد زائد و رسوبش جدا شود و عصاره و خامه حکمت به دست آید.

سپس آن را گرفته و در بشقاب رضا و تسلیم ریخته، نسیم استغفار بر آن می دمی تا قبل از آنکه فاسد شود، خنک گردد. این شربت گوارا را در جایی که آدمی نباشد و جز خدا کسی تو را نبیند می نوشی.

این است دارویی که درد گناهان را ساکن و جراحات معصیت را التیام می بخشد. چنانکه اثری از آن باقی نمی ماند. طبیب جوان که از شنیدن این سخنان حکیمانه متحیر شده بود، مراتب ادب و اخلاص و عجز خود را به ساحت مقدس امیرالمومنین علی (ع) ابراز کرد.

رهنمودهای رسول اکرم (ص)

پروردگار متعال هیچ دردی را بی درمان نیافریده است، مگر بیماری سام ( مرگ)

آنانکه اثری از آبله بر بدن دارند عمری طولانی خواهند داشت. این عده را به طول عمر بشارت دهید.

اساس هر بیماری درد سر است.

تا در خود اشتها نیافته اید دست به سوی طعام دراز نکنید و همچنان که در خود اشتها را احساس می کنید دست از طعام بکشید.

معده آدمیزاد کانون همه دردهاست و پرهیز، راز هر درمان است.

اساس هر مداوا گرم نگه داشتن موضوع درد و بیماری است.

نفس خود را به هر چه عادت داده اید وابگذارید.

پروردگار آن سفره را دوست دارد که در کنار آن دست زیاد باشد.

در خوراک گرم برکت اندکی است. برکت زیاد در خوراکهای سرد یافت می شود.

به هنگام غذا خوردن پای خود را از کفش بدر آورید. زیرا پای شما آسوده خواهد ماند و این سنت، سنت زیبایی است.

با زیر دستان غذا خوردن نوعی فروتنی است. بهشت به آنانکه با زیر دستان غذا می خوردند مشتاق است.

غذا خوردن در بازار نوعی پستی است.

مؤمن همیشه با اشتهای اهل خانه خود غذا می خورد ولی منافق اهل خانه خود را محکوم اشتهای خود می کند.( یعنی تا خود به غذا میل نکند اجازه نمی دهد سفره پهن کنند.)

هنگامی که سفره چیده شد هر کسی در هر جا نشسته از آنچه دم دستش قرار دارد تناول کند و دست به آن سوی پیش نبرد.

تا همگان سیر نشده اند دست از غذا نکشید. زیرا این عمل برای هم سفره های شما مایه شرمساری خواهد بود.

برکت در وسط طعام قرار دارد. بنابراین به وسط طعام دست دراز نکنید.

آنکس که از دو چوب استفاده می کند.( مسواک و خلال) از زحمت دو سگ ( کلبتین) محفوظ خواهد بود ( منظور از کلبتین انبر دندان کشیدن است.)

پس از غذا بلافاصله دندانهای خود را خلال کنید و دهانتان را به وسیله مضمضه با آب بشویید تا دندانهای انیاب و ثنایای شما آرام گیرند.

از خلال استفاده کنید زیرا خلال کردن نوعی نظافت است و نظافت از ایمان است و ایمان با صاحب خود ( مؤمن ) در بهشت قرار خواهد داشت.

طعام مردم کریم دوا و طعام مردم لئیم و فرومایه درد است.

با هم غذا بخورید. زیرا خداوند برکت را در اجتماع نهاده است.

از خوردن غذاهای گوناگو ن بر یک سفره بپرهیزید. زیرا این نوع خوراک نامبارک است.

آنکس که گرسنه باشد و گرسنگی خویش را کتمان کند ( عزت نفس نشان می دهد) و از عرض حاجت بپرهیزید خداوند یکسال روزی حلال در حق وی مقرر خواهد داشت.

آنکس که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد باید مهمان خویش را محترم شمارد.

آنکس که کمتر می خورد حساب او به روز قیامت نیز سبکتر خواهد بود.

در حال ایستاده از نوشیدن بپرهیزید.

آنکه طعام مردم را احتکار می کند سرانجام به بیماری جذام ( نفرت مردم) و افلاس دچار خواهد شد.

سحرخیز باشید تا برکت آسمانها را دریابید.

بهترین طعام های شما نان و بهترین میوه های شما انگور است.

نان را با کارد نبرید و آنچنان که خدا محترمش داشته احترامش کنید.

آنانکه پیش از غذا اندکی نمک می چشند از سیصد و سی بلا در امان خواهند بود.

غذای خود را با نمک آغاز کنید.

بهترین نوشیدنی ها در دنیا و آخرت آب است.

وقتی تشنه شدید آنچنان آب بیاشامید که گویی آب را می مکید و هرگز آن را لا جرعه سر نکشید.

آنانکه به زیادخوردن و زیاد نوشیدن عادت کرده اند مردمی سنگین دل اند.

شیطان همراهان خود را ندا می دهد و آنان را به خوردن گوشت و مسکرات دعوت می کند و می گوید: من گوشت و مسکر را کانون فسادها و شرور یافته ام.

بهترین خورشها در دنیا و آخرت گوشت و انگور است. ولی من نه این دو خورک را می خورم و نه حرامش می دانم.

آنکس که میوه تنها تناول کند زیانی نخواهد دید.

روغنی که با عطر بنفشه معطر است بکار برید. زیرا این روغن در زمستان گرم و در تابستان سرد است.

به زنان حامله شیر بنوشانید. زیرا شیر در مشاعر کودک حسن تأثیر خواهد داشت.

قتی شیز نوشیدید دهانتان را با آب بشویید و الا بقایای چربی آن در دهانتان خواهد ماند.

پنیر را با گردو تناول کنید.

شیر مایعی مفید است که استخوانها را قوی و مغز را کامل و ذهن را روشن خواهد ساخت و عارضه فراموشی را از ضمیر انسان بدر خو اهد برد.

این چند چیز مایه فراموشی است: 1- پنیر خوردن2- به نیم خورده موش دهان زدن 3- خوردن سیب ترش 4- میان دو زن راه رفتن 5- جسد مصلوب را تماشا کردن 6- الواح قبرها را خواندن.

تنها چیزی که هم خوردنی و هم نوشیدنی است شیر است که هم گرسنه را سیر و هم تشنه را سیراب می کند.

این سه عمل قلب را شادمان و جسم را فربه خواهد ساخت: 1- استشمام بوی خوش 2- پوشیدن لباس نرم 3- نوشیدن عسل.

بهترین نوشیدنی ها عسل است. که به قلب نشاط می بخشد و سینه را گرم می کند.

عسل مایعی است که به قوه حافظه کمک می کند.

از گوشت گوسفند استفاده کنید.

آن کس که چهل روز لب به گوشت نزند خوی اش ناخوش خواهد شد.

گوشت مایه روییدن گوشت است.

نخستین خوراک زنان زائو پس از حمل وضع حمل خوبست خرمای تر یا خشک باشد. چنانکه خداوند متعال مریم را پس از وضع حمل خرما خورانیده است.

53- وقتی خرما به بازار می آید به من تهنیت گویید و وقتی فصل خرما بسر می رسد مرا تسلیت

دهید.

خداوند درختان خرما و انار را از طینت آدم آفرید است.

خرما را ناشتا صرف کنید تا کرم های اندرون شما را نابود کند.

هنگام سحر از خرما استفاده کنید.

افطارتان را با خرما آغاز کنید و اگر به خرما دسترسی ندارید اندکی آب بنوشید.

هرگز از نوشیدن عسل امتناع نکنید.

در میوه های نوبر فوائدی است که آن فوائد را در پایان فصل نمی توانید بیابید. میوه های نوبر به بدن صحت می بخشند و اندوه را از قلب می زدایند.

انجیر دوای بیماری قولنج است.

خوردن به نور چشم را می افزاید.

بهار امت من در فصل خربزه و انگور فرا می رسد.

خربزه میوه بهشتی است از خوردن آن غفلت نورزید.

اگر خربزه را با گاز زدن بخورید بهتر است تا آنکه با کارد قطعه قطعه اش کنید.

ابن عباس به نقل از رسول خدا (ص) می فرماید: خربزه مثانه را شستشو می دهد و معده را سبک می کند و به پوست بدن شادابی می بخشد.

آب انار اندرون آدمی را پاک میکند.

ترنج به قلب و مغز نیرو می بخشد.

میوه انجیر برای آنان که به بیماری بواسیر و نقرس دچارند سودمند است.

کدو را غنیمت بشمارید زیرا این سبزی را خداوند متعال برای برادرم یونس مفید شناخته و به خاطر او رویانیده است.

کشمش بهترین خورش هاست.

کرفس سبزی پیامبران است.

سرکه چه خوب خورشی برای غذاهاست.

من در میان میوه ها انگور و خربزه را دوست می دارم.

کشمش صفرا را از جوشش فرو می نشاند و بلغم را می زداید و اعصاب را قوی می سازد و قلب را به اعتدال می کشاند.

از کدو استفاده کنید زیرا این سبزی به مغز شما نیرو می بخشد.

میوه عناب برای شفا از بیماری های تب و خفقان و قلب سودمند است.

وقتی حضرت نوح (ع) از کدورت خاطر نالید به او وحی شد که خیار بخورد.

به زنان حامله خربزه بخورانید. زیرا این میوه در زیبایی کودکشان اثری بسزا خواهد داشت.

گل نرگس ببویید روزی یک بار، اگر نشد هفته ای یک بار و اگر مقدور نیست ماهی یکبار و یا سالی یکبار و حتی در عمرتان یک بار این شکوفه های معطر را استشمام کنید زیرا عطر این گل شما را از جذام و جنون و برص محفوظ خواهد داشت.

حنا خضاب اسلام است درد سر را برطرف می سازد و به نور چشم نیرو می دهد.

از استشمام مرز نجوش( مرزه گوش) غفلت نورزید.

آن کس که می خواهد بوی مرا بجوید گل سرخ را استشمام کند.

هیچ درختی را مثل درخت حنا دوست نمی دارم.

سفره های خود را با سبزی بیارایید. زیرا سبزی شیاطین را از سفره های شما خواهد راند.

پنیر بخورید زیرا پنیر خواب آور است.

از سبزی ( سیر) تا می توانید استفاده کنید. زیرا این سبزی دوای هفتاد درد است اما آن کس که سیر و پیاز خورده به مسجد نیاید و به مردم نزدیک نشود.

به شهر غریبی که رسیدید از سبزی آن بخورید.

از کرفس بسیار بخورید. زیرا اگر غذایی در تقویت انسان مؤثر باشد همین کرفس است.

هلیله سیاه از درخت بهشتی گرفته شده و شفای بیماران است.

از زکام نترسید زیرا این عارضه شما را از جنون محفوظ خواهد داشت.

بر هر برگ از برگهای کاسنی قطره ای از آب بهشت می لغزد.

شونیز ( سیاه دانه ) دوای هر درد است مگر بیماری سام که دوایی ندارد.

اگر مردم ارزش غذایی سنا را می دانستند در برابر هر یک مثقالش دو مثقال طلا می پرداختند.( برای مداوای کمر درد می توان سناء مکی را مثل چای کمرنگ دم کرده و یا یک دو استکان مصرف کرد بسیار مؤثر بوده و به تجربه ثابت شده است.

به بیماران خود جبراً غذا ندهید. زیرا در جریان بیماری طبیعت بیمار به خود مشغول است.

میوه « به » جلا دهنده قلبهاست. « به » دهان شما را پر از گوشت و قلب شما را لبریز از شهامت و چشمانتان را مالامال از مناعت خواهد ساخت.

عدس به آدمی رقت قلب می بخشد. آنان که عدس می خورند به آسانی می توانند بگریند و بدین ترتیب عقده دل را بگشایند.( عدس برای آرامش اعصاب مؤثر است.)

قارچ ( من ) مقدس است و از بهشت به دنیای ما آمده است. گیاه قارچ در نور چشم اثر ثمر بخشی دارد.

کرفس سبزی پیامبران است.

پیامبران خدا از درگاه پروردگار نخود می خواستند. زیرا نعمتی به برکت این گیاه نمی شناختند.

هر کس طالب بقاست هر چند بقایی جز برای خدا نیست.( یعنی اگر می خواهد عمر طولانی کند.) غذای صبح را زودتر بخورد و شام را دیر میل کند و با زنان کم معاشرت کند و و قرض خود را سبک کند.

101- روزی رسول اکرم (ص) به اصحاب فرمود: آیا می خواهید دوایی را به شما تعلیم دهم که جبرئیل مرا تعلیم داده و هر کس از آن استفاده نماید به دوای اطبا محتاج نشود؟ حضرت علی (ع) و سلمان و دیگران عرض کردند: بفرمایید. آن حضرت فرمود: در ماه نیسان رومی آب باران را می گیری و چند سوره قرآن بر آن آب می خوانی. هفت روز در بامداد و عصر از آن آب می آشامی. جبرئیل گفت: هر کس از این آب بیاشامد هر درد که در بدنش باشد عافیت بخشد و دردها را از بدن و استخوان های او بیرون می کند. اگر درد چشم داشته باشد در چشمهای خود قطره ای از این آب بچکاند و بیاشامد و چشم های خود را با آب بشوید تا شفا یابد.همچنین آب نیسان برای صداع و خوشبو کردن دهان و کم شدن بلغم و قولنج و درد شکم و پشت و زکام و دندان درد و معده و کرم آن و بواسیر و خارش بدن و آبله ودیوانگی و خوره و پیسی و رعاف و کوری و لالی و زمین گیری و آب سیاه چشم و ضعف و وسواس و هر دردی شفاست.

هرگاه لقمه ای از حرام در شکم کسی داخل شود هر فرشته ای که در آسمانها و زمین است او را لعنت می کند و تا زمانی که لقمه در شکم اوست خدا به او نظر رحمت نمی کند و هر کس از لقمه حرام بخورد در حقیقت به غضب خدا گرفتار شده پس اگر توبه کند خدا توبه اش را قبول می کند و اگر بدون توبه بمیرد آتش سزاوار اوست.

هر کس غذای حلال بخورد بر سر او فرشته ای بایستد و برای او آمرزش خواهد تا از خوردن فارغ شود.

غذا خوردن در حال سیری سبب پیسی می شود.

هر کس طعام خوردن در شب شنبه و یکشنبه را پی در پی ترک کند نیرو چنان از او برود که تا چهل روز به او برنگردد و طعام شب از طعام روز نافع تر است.

شستن دست قبل از غذا فقر را می برد و بعد از غذا اندوه را برطرف می کند و چشم را جلا می دهد.

وقتی پس از غذا دستت را شستی دو چشمت را با تری آن مسح کن که باعث امان از رمد ( غبار چشم ) است.

غذا خوردن در بازار و انظار مردم پستی می آورد.

رسول خدا (ص) فرمود: یا علی (ع) زمانی که غذا می خوری بسم الله بگو و هرگاه از خوردن آن فارغ شدی الحمدلله بگو. زیرا دو حافظ تو همواره برایت حسنات می نویسند تا آن را واگذاری. ( تا پایان غذا خوردن.)

یا علی غذا را با نمک آغاز و با نمک ختم کن زیرا نمک از هفتاد درد شفاست که از جمله آنها جنون و جذام ( خوره ) و برص و دردگلو و درد دندان و درد شکم است و در روایتی دیگر فرمود: هر کس پیش از هر خوردنی و پس از آن نمک بخورد خداوند سیصد و سی نوع بلا را از او برطرف می کند که آسانترین آنها جذام است و هر بر لقمه اولی که می خورد نمک بپاشد به توانگری روی آورد و خالهای سفید صورت را برطرف می کند.

برکت در سه چیز است: با جماعت غذا خوردن.2- سحری خوردن 3- در تربت

زمانی که سفره طعام پیش انسان نهاده شود باید از آنچه پیش همنشین اوست نخورد.

هرگاه در غذا چهار خصلت گرد آید به حقیقت ( وجه شرعی آن ) تمام است: 1- هرگاه از حلال باشد. 2- دستها بر آن زیاد شود. ( عده بیشتری اطراف سفره باشند. ) 3- نام خدا در اول غذا برده شود. 4- در آخر غذا حمد خدا بر زبان جاری شود.

هرگاه سفره پهن شود چهار فرشته آن را فرامی گیرند هرگاه انسان بسم الله گوید فرشتگان به شیطان می گویند: ای فاسق بیرون شو که برایت برایشان تسلطی نیست و چون از طعام فارغ شوند و الحمدلله بگویند فرشتگان به یکدیگر می گویند: اینها گروهی هستند که خدا به ایشان نعمت داد و ایشان پرودگارشان را سپاس گذارند. اما هرگاه بسم الله نگویند فرشتگان به شیطان گویند: ای فاسق به ایشان نزدیک شو و با ایشان بخور و زمانی که سفره جمع سود و حمد خدا را بجای نیاورند فرشتگان گویند: اینها گروهی هستند که خدا به ایشان نعمت داد اما پروردگارشان را فراموش کردند.

خدا رحمت کند خلال کنندگان از امت مرا در وضو و طعام. پس از غذا خلال کنید که دهان و دندانهای جلو را سالم نگه می دارد و روزی را به سوی انسان جلب می کند.

از خلال کردن با چوب انار و نی بپرهیزید چرا که رگ خورد را به حرکت در می آورد.

هرگاه غذا خوردی قدری بر پشت دراز بکش و پای راست خود را بر روی پای چپ بگذار.

رسول خدا ( ص): یا علی هشت دسته اگر اهانت شدند جز خود را ملامت نکنند: 1- کسی که بدون دعوت بر سفره ای حاضر شود. 2- آن که به صاحب خانه فرمانی بدهد. 3- جوینده خیر از دشمنانش. 4- طلب کننده فضل از افراد پست. 5- داخل شونده بین دو نفر در سری که او را در آن داخل نکرده اند. 6- آن که به سلطان استخفاف دهد. 7- آنکه بنشیند در مجلسی که اهل آن نیست. 8- آن کسی که حدیثی ( سخنی) را به کسی بگوید که از او حرف شنوی ندارد و به او اعتنا نمی کند.

آب را به مکیدن بیاشامید و آن را یکباره سر نکشید که خورنده آن درد کبد می گیرد.

رسول اکرم ( ص) هرگاه غذای چرب می خورد آب کم می نوشید. عرض شد: یا رسول الله شما کم آب نوشیدید. فرمود: به جهت این که آب کم خوردن پس از غذای چرب برای طعام گواراتر است.

آب باران بیاشامید که پاک کننده بدن است و دردها را رفع می کند.

هر کس چهل روز بر او بگذرد و گوشت نخورده باشد باید قرض کند.( و گوشت بخرد) و بر خداوند متعال توکل کند قرضش ادا می شود. هر گاه چیزی از گوشت می پزی آب آن را زیاد کن که آن یک قسم از ( نیروی ) گوشت است و قدری برای همسایه بردار.

بر شما باد به خوردن گوشت شتر. زیرا گوشت آن را نمی خورد مگر هر مؤمنی به جهت مخالفت یهود با خوردن آن.

هر کس می خواهد غیضش ( خشمش ) اندک شود گوشت دراج بخورد.

هرگاه پیامبر (ص) ماهی میل می کرد می فرمود: الهم بارک لنافه و ابدلنا خیر امنه. پروردگار برای ما در آن برکت ده و بهتر از آن را به ما عنایت فرما.

حجامت کنید و نگذارید طغیان خون، خونتان را بر خاک فرو برد.

سیر بخورید که سیر شفای هفتاد بیماری است.

نان را مانند درندگان بو نکنید که نان مبارک است. چرا که با خوردن آن نماز می گذارید و روزه می گیرید و حج خانه پروردگار خود می کنید و فرمود گرده های نان را کوچک کنید که با هر گرده ای برکتی است.

دمیدن در طعام برکت آن را می برد.

دلها را با زیادی طعام و آشامیدنی نمیرانید. همانا که دلها می میرد مانند زراعت ها زمانی که بر آن آب زیاد شود.

هر کس در روز یکبار غذا بخورد گرسنه نباشد. هر کس دو بار بخورد عابد نباشد و هر کس که سه بار بخورد او را با جنبندگان ببندید.

بر شما باد به خوردن زیت ( روغن زیتون ) که زرد آب و بلغم را می برد و عصب را محکم می کند و عجز و سستی را می برد و خلق را نیکو می کند، نفس را پاک می کند و غم را می برد.

بر شما باد به خوردن شیر گاو که آن از هر درختی ( و گیاهی ) می خورد و خاصیت تمام گیاهان در شیر گاو می باشد.

روزی رسول اکرم (ص) در جای نماز خود نشسته بود که عبدالله بن تیهان خدمت آن حضرت آمد و عرض کرد یا رسول الله ! من در خدمت شما بسیار می نشینم و از شما بسیار حدیث می شنوم اما دلم رقیق نمی شود و اشکم نمی آید. حضرت فرمود: ای فرزند تیهان ! بر تو باد به خوردن عدس که دل را نازک و اشک را جاری می کند و به حقیقت در آن هفتاد پیامبر برکت فرستاده که آخر ایشان عیسی بن مریم بود.

یکی از انبیاء به خدای عزوجل از سختی دلهای امتش شکوه کرد. خداوند به او وحی فرمود که قومت را امر کن عدس بخورند. زیرا عدس دل را نازک و چشم را پر اشک و تکبر را می برد و آن طعام نیکوکاران است.

طعام حضرت عیسی (ع) باقلا بود تا به آسمان رفت.

رسول خدا (ص) فرمود: سید و سرور میوه جات انار است و هیچ میوه ای نزد آن حضرت از انار محبوب تر نبود و آن حضرت نمی خواست کسی در خوردن انار با او شریک شود.

به بخورید که قلب را قوی و ترسو را شجاع می کند. به بخورید که در آن سه خصلت است : دل را پر از قوت می کند. بخیل را سخی و ترسو را شجاع می کند.

به بخورید و آن را به یکدیگر هدیه کنید که چشم را جلا می دهد و در دل روشنی ایجاد می کند و آن را به زنان حامله بخورانید که اولاد شما خوش اخلاق می شوند.

به بخورید که ذهن را زیاد می کند و غم های سینه را می برد. دل را جلا می دهد و خداوند هیچ پیامبری نفرستاد مگر این که او را از به بهشتی طعام داد. پس در او نیروی چهل مرد ایجاد شد.

ناشتا سیب بخورید که معده را از اسهال خشک می کند.

ابوذر می گوید: خدمت پیامبر (ص) طبقی انجیر هدیه آوردند. آن حضرت به اصحاب فرمود: بخورید که اگر گفتم میوه ای از بهشت نازل شده همین میوه را گفتم زیرا میوه ای است بدون هسته که بواسیر را قطع می کند و برای نقرس ( ورم پا و قدم پا و انگشتان ) مفید است.

انجیر را تازه و خشک بخورید که به نیروی جماع می افزاید و بواسیر را قطع می کند و برای ورم و غلبه رطوبت نافع است.

بهترین طعام شما نان و بهترین میوه شما انگور است. انگور را دانه دانه بخورید که خوشگوار است. بهار امت من ( فصل ) انگور و خربزه است.

هر کس هر روز ناشتا سیب و یک دانه زبیبه ( مویز ) قرمز بخورد بیمار نمی شود مگر بیماری مردن.

بر شما باد به زبیب ( مویز ) که زرد آب را خاموش می کند و بلغم را می خورد و جسم را سالم و اخلاق را نیکو می کند و عصب ها را سخت می گرداند و مرض را می برد.

هر کس سرکه بخورد بالای سر او فرشته ای می ایستد و برای او طلب آمرزش می کند تا از خوردن آن فارغ شود. سرکه نیکو خورشتی است. اهل خانه ای که در آن سرکه باشد محتاج نمی شود. ( بهترین خورشها نزد آن حضرت سرکه بود و ائمه هدی هم سرکه میل می فرمودند.)

امام رضا (ع) می فرماید: روزی رسول اکرم (ص) بر علی بن ابیطالب (ع) وارد شد در حالی که آن حضرت تب داشت. به ایشان امر فرمود سنجد بخور.

ناشتا خرما بخورید که جانور ( کرم ) درون را می کشد. خرمای برنی را جبرئیل از بهشت برایم آورده و در خرمای برنی نه خصلت است: کمر را قوت می دهد. به شیطان صدمه می زند. طعام را گوارا می کند. بوی بد دهان را می برد. نیروی گوشت و چشم را زیاد می کند. انسان را به خدای عزوجل نزدیک می کند و از شیطان دور می کند. به نیروی جنسی می افزاید و درد را می برد.

هر کس صبح هنگام ده عدد خرمای عجوه بخورد در آن روز جادو و زهر به او ضرر نمی رساند. بر شما باد به خوردن خرمای برنی که دردهای بی درمان را برطرف می کند. انسان را از سرمای سخت نگه می دارد و از گرسنگی سیر می کند. در آن هفتاد و دو باب از شفاست. هر کس خرمای برنی را ناشتا بخورد فلج از او می رود. هر خانه ای که در آن خرما نباشد در آن طعام نیست.

رسول خدا (ص) هر وقت روزه دار بود با خرما افطار می کرد.

خربزه میوه ای است که رحمت است و شیرینی آن از شیرینی بهشت است. در آن هزار برکت و هزار رحمت است و خوردنش شفای هر درد است. خربزه را با دندان بخورید و آن را قطعه قطعه و ریز نکنید که آن میوه مبارکی است و طیب و طاهر و مطهر دهان و پاک کننده قلب و سفید کننده دندان و راضی کننده خداوند است. بوی آن از عبیر و آبش از کوثر، گوشت آن از فردوس، لذت آن از جنت و خوردنش عبادت است.

روزی از شهر طائف برای آن حضرت خربزه تحفه آوردند. آن حضرت آن را بویید و بوسید. بعد فرمود آن را با دندان بخورید که از زینت های زمین است. روزی رسول خدا (ص) فرمود: هر کس ما را با خربزه اطعام کند خدا یادش کند و به رحمت خود یاد نماید. حضرت علی (ع) رفت و چند خربزه آورد. حضرت با اصحاب آن را میل فرمودند پس از آن فرمود: خدا رحمت کند کسی که ما را با این خربزه اطعام کرد. خدا رحمت کند کسی که اینها را خورد و خدا رحمت کند ( از مؤمنین ) کسانی را که از امروز تا روز قیامت خربزه می خوردند. هر زن حامله که در زمان حملش خربزه بخورد فرزندش خوش رو و خوش خو می شود. خوردن خربزه قبل از غذا درد را به کلی از بین می برد.

کدو بخوردید که اگر خداوند درختی از آن سبکتر می دانست آن را برای برادرم یونس می رویانید هرگاه یکی از شما آبگوشت بپزد باید در آن کدو زیاد بریزد که آن به ( شعور ) و مغز سر و عقل می افزاید. هر کس کدو را با عدس بخورد دل او هنگام یاد خدا رقیق می شود. کدو دل محزون را شاد می کند.

کاسنی ( هندباء ) از بهشت است. هر کس آن را بخورد و پس از آن بخوابد در او هیچ سم و جادویی اثر ندارد و چیزی از جانوران از مار و عقرب نزدیک او نمی شوند.

هرگاه داخل شهری شدید از پیاز آن بخورید که از شما امراض و وبا را دور می کند.

برتری کراث ( تره ) بر سایر سبزیها مانند برتری نان است بر سایر چیزها.

تره چهار خصلت دارد: باد را از بدن دور می کند. گند دهان را پاک می کند. بواسیر را قطع می کند. هر کس بر خوردن آن مداومت کند از خوره در امان است.

سیر بخورید و با آن مداوا کنید که آن شفای هفتاد درد است.

یا علی سیر بخور. اگر من مناجات ملک نمی کردم می خوردم و خوردن ناپخته آن خوب نیست.

بادرنجوه سبزی من و سبزی پیامبران پیش از من است. من آن را دوست دارم و می خورم و به درخت آن می نگرم که در بهشت روییده است. ( نام دیگر آن باذروج یا حوک است.)

کاهو بخور که موجب آرامش و خواب است و غذا را هضم می کند.

بر شما باد به خوردن حلبه. اگر امت من بدانند چه سودی در حلبه است البته مداوا می کنند اگر چه ( آنقدر گران شود. ) که به وزن آن طلا بدهند.

بر شما باد به خوردن خرفه. زیرا اگر چیزی عقل را زیاد کند خرفه است.

یا علی! کرفس بخور که آن سبزی و یوشع بن نون می باشد. کرفس سبزی پیامبران است و طعام خضر و الیاس کرفس و قارچ ( کماه) بود.

بر شما باد به خوردن کرفس . زیرا اگر چیزی عقل را زیاد کند کرفس است.

عجوه ( نوعی خرما ) از بهشت است و در آن از زهر شفاست و کماه ( قارچ ) از ترجبین است و آب آن برای چشم شفاست.

بر شما باد به خوردن سناء و بر آن مداومت کنید که اگر مردن را چیزی دفع می کرد سنا بود ( سنا نوعی گیاه است. )

سداب برای درد گوش نافع است هر کس سداب بخورد و پس از آن بخوابد از طاعون و ذات الجنب ( التهاب جگر ) در امان است.

اسپند بوته ای و برگی و شکوفه ای نرویاند مگر اینکه ملکی بر آن موکل است تا برسد به سوی کسی که به او می رسد یا هیزم شود و در ریشه و شاخه آن امان است. در دانه آن هفتاد و دو چیز شفاست. یکی از پیامبران به سوی خداوند از ترس امت خود شکوه کرد. خداوند به او وحی نمود که امت خود را به خوردن حرمل ( اسپند ) امر کن که به شجاعت مرد می افزاید.

رسول خدا (ص) عسل را دوست داشت و می فرمود: بر شما باد به دو شفا، قرآن و عسل. همچنین آن حضرت فرمود: لیسیدن عسل از دردهای درون شفاست.

هر کس در هر ماه یک بار عسل بخورد که با آن قصد کند آن چیز در قرآن وارد شده، از هفتاد و هفت درد شفاست. هر کس حافظه می خواهد عسل بخورد. عسل نوشیدنی نیکویی است. قلب را نگه می دارد و سردی سینه را می برد.

پنج چیز فراموشی را می برد و حافظه را زیاد می کند و بلغم را می برد: مسواک – روزه – قرائت قرآن – عسل- شیر. هر کس ناشتا یک انگشت عسل بخورد بلغم را دفع و سودا را برطرف می کند و اگر با کندر خورده شود ذهن را صاف می کند.

قلب مؤمن شیرین است و او شیرینی را دوست دارد. بر شما باد به خوردن عسل. بر شما باد به خوردن عسل، به خدا قسم هیچ خانه ای نیست که در آن عسل باشد مگر اینکه ملائکه برای اهلش طلب مغفرت می کند. هر کس آن را بخورد در درون او هزار دوا داخل می شود و از شکم او هزار درد بیرون می رود. هرگاه کسی شربت عسل برایتان آورد آن را رد نکنید.

خوردن گِل بر مسلمانان حرام است و هر که بمیرد و در شکم او جبه ای گل باشد خدا او را داخل دوزخ می کند و هر که گل بخورد به کشتن خودش کمک کرده است. همچنین آن حضرت فرمود: گِل نخورید که در آن سه خصلت است: سبب درد است و شکم را بزرگ و رنگ را زرد می کند. ( البته طبق یکی از روایات خوردن کمی از تربت امام حسین (ع) به قصد شفا سودمند است. )

رهنمودهای امام علی (ع) :

دوا با معده شما آن می کند که اسید با مس، هم زنگ آن را از بین می برد و هم خود آن را می کاهد.

شکم خود را مقبره حیوانات نسازید.( زیاد گوشت خواری نکنید. )

طعام خوردن انبیاء بعد از نماز عشاست پس غذا خوردن در آن وقت را ترک نکنید که ترک آن ویران کننده بدن است.

هنگام غذا خوردن خدا را یاد کنید و هنگام خوردن غذا سخن یاوه نگویید. زیرا آن نعمتی از نعمتهای الهی است که شکر و حمدش بر شما واجب است.

من ضامن شدم برای کسی که بر طعامش نام خدا را ببرد آن غذا اذیتش نکند.

نان را حرمت کنید که خدای عزوجل آن را از برکات آسمان نازل کرده و آن را از برکات زمین بیرون آورده است. عرض شد: اکرامش چیست؟ فرمود: با کارد بریده نشود و بر زمین نیفتد و با بودن آن منتظر غذای دیگر نباشید.

غذای داغ را بگذارید سرد شود. ( بعد میل کنید ) زیرا نزد رسول خدا داغی آورند. فرمود: بگذارید تا سرد شود و خوردنش ممکن باشد. خداوند به ما آتش طعام نداده است و برکت در چیزی است که سرد باشد و آنچه داغ است بی برکت است.

بر تب دار آب سرد بریزید که گرمی تب را خاموش می کند.

بهترین سحری روزه دار سویق است با خرما ( مقصود آش است.)

یکی از پیامبران به خدای عزوجل از ضعف امتش شکایت کرد خدا امر فرمود که گوشت با شیر بخورند. پس از آن نیرویشان افزوده شد.

بر شما باد به خوردن هریسه، که تا چهل روز نیروی عبادت می دهد و از جمله مائده هایی است که خداوند عالمیان بر حضرت رسول (ص) نازل فرمود. ( ظاهراً هریسه غذایی مرکب از گوشت با گندم یا حبوبات پخته است که در پخت آش مصرف می شود.)

جویدن شیر لثه ها را محکم می کند و بلغم را می برد و بوی دهان را قطع می کند. شیر گاو داروست و شیر با عسل برای فساد معده و تغییر آب صلب و روییدن گوشت و سخت کردن استخوان نافع است.

هرگاه حضرت علی (ع) انار میل می فرمود در زیر آن دستمالی پهن می کرد. از آن حضرت علت این کار سؤال شد. فرمود: در هر اناری دانه هایی از بهشت است عرض شد: یا امیرالمومنین! یهود و نصاری هم از انار می خوردند. فرمود: هرگاه غیر مسلمین وکفار بخواهند انار بخورند، خدای عزوجل فرشته ای می فرستد تا دانه های بهشتی را از انار بردارند که آنها نخورند. آن حضرت وقتی انار میل می فرمود هر دانه ای را که بر زمین می افتاد بر می داست و میل می فرمود.

انار را با پیه آن بخورید که معده را ملین می کند و هیچ دانه ای از آن در معده مسلمان قرار نگرفت مگر این که آن را روشنایی داد و وسوسه شیطان را از او چهل صباح دور کرد.

حضرت علی (ع) فرمود: روزی بر رسول خدا (ص) وارد شدم. در دست آن حضرت «به» بود و میل می فرمود مقداری از آن را به من عنایت کرد و فرمود: یا علی بخور! بخور که هدیه خدای جبار است به سوی من و به سوی تو. حضرت فرمود: از خوردن آن لذت زیادی بردم. آنگاه فرمود: یا علی هر کس سه روز ناشتا به بخورد ذهن او صاف می شود و درون او از حکمت و علم پر می شود و از شیطان و لشکر او حفظ می شود.

انجیر سدها ( بستگی معده را ) نرم می کند و برای بادهای قولنج نافع است . در روز بسیار انجیر بخورید و در شب زیاد نخورید.

انگور خورشت و میوه و طعام و حلواست.

مویز دل را محکم می کند و مرض را می برد و حرارت صفرا را خاموش می کند.

سرکه بخورید که کرم شکم را می کشد. نیکو خورشتی است سرکه زیرا صفرا را فرو می نشاند و دل را زنده می کند.

عناب تب را می برد.

شخصی می گوید: چشم من سفید شده بود و چیزی را نمی دیدم. در خواب امیر المومنین (ع) را دیدم. عرض کردم: آقای من همچنان که می بینی چشمم نابینا شده است. آن حضرت فرمود: عناب را بکوب و با آن چشمانت را سرمه بکش. راوی می گوید: وقتی بیدار شد عناب را با هسته اش کوبیدم و سرمه کشیدم. تاریکی از چشمم برطرف شد.

گلابی دل را جلا می دهد و دردهای درونی را به اذن خدای تعالی ساکن می کند.

حضرت علی (ع) تره را با نمک میل می فرمود.

دستهای خود را پیش از طعام و بعد از آن بشویید که تنگدستی را برطرف و عمر را دراز می کند.

خانه های خود را از تار عنکبوت پاک کنید وگرنه موجب فقر و پریشانی می شود.

شستن لباس غم و غصه را زایل می کند و شرط طهارت در نماز است.

شربتی از آب باران و عسل فراهم آورید و این شربت شفا بخش را به عنوان یک نوشیدنی بنوشید.

حضرت علی (ع) به مردی که تب داشت فرمود: از سنجد استفاده کن. این میوه شیرین رنج تب را از پیکرت خواهد برد.

تا درد چشم دارید به پهلو چپ نخوابید و خرما نخورید.

هرگاه به بیماری تب دچار شدید گل بنفشه را با آب سرد بیامیزید و از این شربت گوارا بنوشید. شراره های تب در اندرون شما خاموش خواهد شد. زیرا سوای جراحت، منشاءتمام بیماری های اندرون آدم است.

در فصل تابستان بیماران تب دار را با آب سرد حمام دهید.

شربتی که از عسل و آب باران تهیه شود طغیان اسهال را خواهد نشاند.

شیر و عسل مواد حیاتی را در نطفه تقویت می کند. آنان که از نعمت فرزند محرومند سزاوار است از شیر و عسل آمیخته به هم بنوشند.

در طغیان بلغه دانه کندر را بجوید. بلغم در مزاج شما آرام خواهد یافت.

برای قلب های ضعیف دارویی مانند « به » کم یافت می شود. « به » به قلب قوت می بخشد و ترس را از دلها می زداید و اعصاب را تقویت می کند.

حلیم معجونی مقوی و نشاط بخش است.

خربزه دارای ده خاصیت است که هر ده تای آن حیاتی و غریزی است:1- طعام است یعنی خوردنی است 2- نوشیدنی است. 3- ریحان است زیرا معطر است. 4- حلوا است زیرا شیرین است. 5- همچون گیاه اشنان مفید است. 6- همچون خطمی در تصفیه روده ها موثر است. 7- سبزی است زیرا خواص سبزی در آن است. 8- نان خورش مردم است 9- به جای دوا قوه باد را می افزاید و مثانه را می شوید و ادرار را به جریان می اندازد. 10- در خربزه هیچ درد و بیماری نیست.

روغن کنجد در تابستان بهترین روغن برای تهیه غذاست.

سرکه بهترین خورش هاست.

شیر گاو برای بیماری ها شفا و دوا و در نفس خود غذایی کامل است.

عناب برای بیماران تب دار دارویی نافع است. مقرر شده که عناب خشک از تازه سودمندتر است. عناب مایه ترید مزاج و نرم شدن جهاز هاضمه و صاف کننده خون و فرونشاننده خشونت در جهاز تنفس است.

کشمش اعصاب را با نشاط می سازد و خستگی را از بین می برد و دستگاه تنفس را تصفیه می کند.

مغز گردو در زمستان نقل مطبوع و مفیدی است.

حضرت علی (ع) یکی از فرزندانش را این گونه نصیحت می کند: پسرم فراموش نکن، بر سر سفره غذا ننشین مگر اینکه کاملاً گرسنه باشی. از کنار سفره برنخیز مگر آنکه هنوز اشتهای به غذا داشته باشی. غذا را خوب بجو و هرگاه به بستر خواب می روی مواظب باش شکمت از غذا پر نباشد. اگر به آنچه گفتم عمل کنی احتیاج به علم طب نخواهی داشت.

رهنمودهای امام سجاد (ع) :

امام سجاد (ع) هرگاه غذا میل می فرمود پس از آن می فرمود: الحمد لله الذی اطعمنا و سقانا و کفانا و ایدنا و آوانا و انعم علینا و افضل الحمد لله الذی یطعم و لا یطعم.

هر شب ملکی می آید و سه مثقال از آب بهشتی در نهر فرات می ریزد و هیچ نهری در مشرق و مغرب از فرات با برکت تر نیست.

هر کس صبح جمعه ناشتا یک انار بخورد دل او چهل روز نورانی می شود و وسوسه شیطان از او دور می شود.

امام رضا (ع) فرمود: علی بن الحسین (ع) از انگور خوشش می آمد . کنیزی خوشه انگوری برای آن حضرت آورد و نزد آن بزرگوار گذارد. در این بین سائلی آمد. حضرت امر نمود آن را به آن سائل دادند. در این هنگام کنیز دیگری به غلامی امر کرد آن را از سائل با دادن وجهی گرفتند و آوردند نزد حضرت نهادند. باز سائلی آمد تا سه بار و در مرتبه چهارم آن را تناول نمود.

رهنمودهای امام باقر (ع) :

برگ کاسنی و سرکه پس از حجامت سودمند است.

هرگاه سپرز ( طحال ) شما دردناک شود تره را در روغن بپزید و از آن بخورید. آرام خواهید یافت.

از هلیله و بلیله و آمله و فلفل و دارچین و زنجبیل 6 مثقال و شقاقل و انیسون و خولنجان و دار فلفل به نسبت مساوی بردارید و بکوبید و بعد آنها را در روغن گاو بپزید. این معجون وقتی با عسل صاف کرده امیخته شود و هر روز به قدر فندقی از آن را بخورند سنگ مثانه را می کشد.

حمام ناشتا بلغم را تعدیل خواهد کرد.

اگر قدری از گل ارمنی بر روی آتش تفتیده کنند و به بیمار اسهالی از آن بخورانند انقلاب درونیش آرام خواهد گرفت.

برای رفع سلس البول از این دو استفاده شود: اسفند را شش بار با آب سرد و یکبار با آب گرم بشویید و بعد در سایه آن را خشک کنید آنگاه با روغن کنجد چربش کنید این دارو شما را از آن عارضه ای که در مثانه شماست شفا خواهد داد. « باذن الله تعالی »

میوه « به » غبار اندوه را از خاطر محو می کند آنچنان که انگشتان شما چکه های عرق را از پیشانی شما پاک می کند.

میوه سنجد گوشت را بر استخوان می رویاند و به پوست بدن توانایی می بخشد و قلوه ها را گرم می کند. سنجد برای علاج بیماریهای بواسیر و سلس البول بسیار سودمند است.

کدو مغز را تقویت می کند.

نمک برای هفتاد بیماری دارویی اثر بخش است.

امام صادق (ع) می فرماید: گروهی نزد پدرم آمدند و عرض کردند: آیا به عقیده شما برای هر چیزی حدی است که به آن منتهی می شود؟ فرمود:آری. در این هنگام حضرت آب طلبید تا آنها بنوشند. عرض کردند: یا ابا جعفر آیا این کوزه آب هم چیز حساب می شود؟ فرمود: آری. گفتند: حد آن چند چیز است؟ حضرت فرمود: حد آن این است که از لب وسط آن بیاشامی و در هر بار خدا را حمد کنی و از گوشه کوزه نخوری که آن محل آشامیدن شیطان است ( آلوده است.) پس از آن می گویی: الحمد لله الذی سقانی ماء عذبا و لم یجعله ملحا اجاجا بذنوبی.

بنی اسرائیل از پیسی که به ایشان رسیده بود نزد حضرت موسی (ع) شکایت کردند. حضرت موسی (ع) از خداوند چاره خواست. خداوند به او فرمود: آنها را امر کن گوشت گاو را با چغندر بخورند.

شیر گوسفند سیاه بهتر است از شیر ده گوسفند سرخ. شیر یک گاو سرخ بهتر است از شیر دو گاو سیاه.

رهنمودهای امام صادق (ع) :

امام مسئول ارشاد مردم به سوی مصالح معاد و معاششان است. امام رهبری خلق را از جانب خداوند متعال با وساطت رسول اکرم (ص) به عهده گرفته است و به همین جهت امام همام جعفر بن محمد الصادق (ع) که در قلب عالم امکان نشسته بود به خاطر شرایط مساعد اجتماعی و سیاسی زمان آن حضرت از اقطار جهان سیل مسائل به سوی ایشان روان بود.

مسائل دینی، مسائل دنیوی و حتی مسائلی که مربوط به طب و بهداشت بود باز هم به حضور وی ارجاع می شد. چه بسیار مردم دردمند و بیمار به خدمت آن حضرت شرفیاب می شدند و از علم اعلای ایشان به خاطر شفای خود استمداد و استفاده می کردند. امام صادق (ع) طبیب دردهای مردم بود و این عجیب نیست ، زیرا آن کس که طبیب جانهاست چگونه نمی تواند طبیب جسم ها باشد؟ اینک به ذکر برخی از حکایاتی که در آن، اما به سوالات طبی مردم پاسخ می داد می پردازیم:

سردرد: داود رقی می گوید: مردی خراسانی که عازم مکه بود به محضر امام صادق (ع) شرفیاب شد و مسئله ای از مسائل دین به عرض رسانید. حضرت آن مسئله را برایش تفسیر و تحلیل فرمود. بعد عرض کرد: یابن رسول الله! از خراسان تا اینجا به سردردی دچارم که ناراحتم می دارد. فرمود: به حمام برو و پیش از هر کار هفت کف از آب گرم بر سرت بریز و در هر بار نام خدا را بر زبان آور. این سردرد برطرف خواهد شد.

زکام: مردی زکام گرفت. امام (ع) به او فرمود: زکام صنعتی از صنایع حق و لشکری از سپاه خداست که به سوی تو آمده تا تو را از علت دیگری نجات بخشد. اگر می خواهی این زکام برطرف شود به وزن یک دانق از شونیز ( سیاه دانه ) و نصف دانق از کندس بردار و این دو دانه را بکوب تا آرد شود. بعد آن را همراه نفس به بالا بکش زکام برطرف خواهد شد.

اما اگر می توانی زکام را به حال خود واگذار زیرا در زکام منفعت های فراوانی است.( کندس ریشه گیاهی است که پوستش سیاه و مغزش زرد است. بویش بسیار تند و عطسه آور است و آنرا عمود العطاس یا چوب عطسه آور هم می گویند.)

ضعف دید و چشم : کسی که چشمانش کم نور شده بود. نزد امام (ع) شکایت کرد. فرمود: سرمه ای از مرد صبر و کافور به طور مساوی تهیه کرده به چشمانت بکش. این کار را کرد و نتیجه مطلوب گرفت.

سفیدی چشم: مردی لکه سفیدی در چشمش پیدا شد. از حضرتش چاره خواست فرمود: فلفل سیاه و دار فلفل از هر یک دو درهم، نشادر صاف کرده خوب یک در هم، سرمه ای از ترکیب این سه درست کن که اگر بر سوزش آن صبر شود و هر روز سه بار در چشم بکشد سفیدی چشم برطرف و کثافات و درشتیهای آن پاک و دردش ساکت می گردد. البته باید بعد از عمل، چشم را با آب خالص پاک شستشو داد و با سرمه اثمد ( سنگ افتیمون ) اکتحال کرد.

درد شکم: مردی گفت یابن رسول الله ! دختر من از درد شکم سخت و نزار شده است فرمود: چرا به وی برنج و پیه نمی دهی. برنج و پیه را با هم بپزد و بخورد.

اسهال: عبدالرحمن بن کثیر می گوید: در مدینه اسهال گرفتم ابوعبدالله امام صادق (ع) فرمود: آرد گورس را با آب کمون بیامیزم و از آن تناول کنم.( کمون : گیاهی است که در بیابان و باغ و بوستان می روید این گیاه دارای دانه و چند قسم است: کرمانی، فارسی، شامی، حبشی و ارمنی.)

صدای شکم: ذریح از گاز شکم شکایت داشت. حضرت فرمود: چرا از سیاه دانه و عسل استفاده نمی کنی؟

ورم دردناک: جابربن حسان صوفی به عرض رسانید که بادی در بدن من افتاده و میان


قیمت: 100 تومان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۶ ، ۱۱:۵۶
posteq posteq

gl/l (1125)

مرکز مدیریت حوزه های علمیه خراسان

حوزه علمیه الزهراء (س) بجنورد

عنوان تحقیق

فاطمه (علیها السلام )و تربیت فرزندان

محقق

خدیجه ولی پور

پاییز 85

مقدمه

فاطمه (علیها السلام) آن چنان در جلوه جمال و جلال خدا محو است که همه چیز را در راه او فدا می‌کند، مقامش، رتبه اش، دخت پیامبر بودنش، جلال و اشرافیت مورد انتظار برای خودش، حتی جامه عروسیش، دستبند نقره‌اش، پرده خانه‌اش و ….‌در چنین صورتی‌آیا باز هم او محبوب خدا نباشد.

فاطمه (علیها السلام) همسر علی (علیه السلام) است کسیکه اگر نبود برای فاطمه (علیها السلام) کفر و همسری نبود تکلیف ازدواجش را خدا معین می کند و ادامه حیات خانوادگیش بر اساس آرمان و اهداف اسلام رنگ می گیرد.

فاطمه (علیها السلام) زنی است که جلال و عظمتش در قالب مفاهیم و الفاظ نمی گنجد زیرا تصورات ما از مفاهیم بی نهایت قابل بحث و بررسی است وقتی که او را صدیقه می خوانیم با مفهوم صدیقه ای که برای دیگران ذکر می شود متفاوت است او با تمام وجودش صدیقه است. همه اعضای او، همه افکار و اندیشه هایش در این مصداق همگامی دارند.

آری عظمت فاطمه (علیها السلام) را نمی توان از راه نوشتن، بیان و شنیدن شناخت، زیرا که همه چیز او در تمام و کمال و در بی نهایت است، ایمانش، اخلاقش، فداکاریش، علو روحش، جلالتش و دانشش همه در منتهای کمال هستند.

او الگوست و به زنان آموخت که زنان مهم می توانند در موارد لازم، کار مردانه انجام دهند، در عین این که عفت و اصالت خود را حفظ می نمایند، به احقاق حق بپردازند و به دفاع از ستمگری ها قیام و اقدام نمایند.

فصل اول

فاطمه و مقام مادری

فاطمه موفق ترین مادر

چه مادری است؟ نمونه و بی مانند چه فرزندانی دارد؟ همه پاکبازهمه با اخلاص همه مطیع خدا، چه دامانی دارد؟ و چه کمکهایی را پرورش می دهد؟ دامانی که اجازه نمی دهد فرزندانش تن به ذلت بدهند و بار ننگی را بر دوش کشند او چه کانونی و چه آشیانه ای ساخت؟ فرزندان او گرسته و بیجان ولی در راه خدا، بدان راضی و خرسند که قوت روز و شبستان در راه خدا مصرف می شود فرزندانی که خود را ازآن مردم می دانند وقف مردم می کنند خدمت به دین و وظیفه احیای آن را برعهده دارند.

«او مادر است و فرزندانی تربیت می کند، فرزندانی که حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر‌ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاومند، این با صلح خود و آن یک با قیام خونین خود نهال اسلام را آبیاری کرده و رشدش می دهند.

دخترانش نیز هر یک نیک پرورده و با هدفند. آن زینب و آن گلثوم، با هدفداری خود دنباله رسالت حسن و حسین را گرفته و ادامه اش می دهند. «فریاد حسین را در روز عاشورا ضبط می کنند و در کوفه و شام و در فاصله آن همه راهها و منزل ها به گوش دیگران می رسانند، شهادت حسین را این دو نفر به ثمر می رسانند و بلندگوهای نهضت حسینی این دو نفرند»

فاطمه (علیها السلام) شاگرد مکتب اسلام است در خانه وحی پرورش یافته و در زیر دست پیامبر رشد کرده است آنگاه هم که به خانه علی (علیه السلام) رفته باز هم از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فاصله ای نداشته است دید او نسبت به جهان همان دید وحی است گویی خود مفسر قرآن و مبین آن است.

او در مدرسه اسلام همکلاس و همدرس علی (علیه السلام) است بحثشان با هم و تبادل نظرها با همدیگر است شک نیست که اگر مساله از دید تاییدات عینی هم بررسی نشود و تنها از نظر عادی هم به آن نگاه کنیم باز راه برای رشد همه جانبه و یافتن یک کمال کلی برای فاطمه (علیها السلام) فراهم است «فاطمه زهرا (علیها السلام) تربیت یافته مکتب محمدی (ص) است و تعلیم و تربیت را در کلاس وحی الهی آغاز کرده و از آن مدرسه عالی انسان سازی فارغ التحصیل شده تمامی گفتار و کردار و اندیشه هایش سازنده و ارزنده و الهی و معنوی است. خاصه آن که رفتار و کردار او باید سرمشق تمامی زنان و دختران عالم اسلام باشد».

«کانون خانه و خانواده مقدس ترین مکان برای رشد انسانها و مکتب تربیتی برای اداره امور اجتماعی به حساب می آید. کسانی که در این آموزشگاه با اصول صحیح انسانی تربیت گردند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه می توانند نقش اساسی داشته باشند. در این میان نقش سازندگی مادر، در رشد و تکامل تربیت شدگان اعضای خانواده فوق العاده بیشتر است و لذا هرچه مدیریت و آگاهی او در این زمینه مطلوب باشد فارغ التحصیلان آن کانون به همان نسبت ارزشمند خواهند بود.

حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) هرچند در سنین جوانی به خانه علی (علیه السلام) انتقال یافت و با مشکلات فراوان اقتصادی مواجه شد و در یک خانه محقر استیجاری منزل گزید و دسترسی به امکانات زندگی پیدا نکرد ولی با مدیریت صحیح خانه داری نمود و بدین وسیله عشق و علاقه شدید علی را به خود جذب کرد و تمام آن کمبودها را با صفای درونی جبران نمود و بچه‌های بی نظیری به جامعه تحویل داد.

فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد

نقش حساس و سرنوشت ساز غذای جسم و جان و چگونگی تغذیه به ویژه در دوران کودکی و پیش از آن نقشی است حیاتی و بسیار مهم، به گونه ای که هم سلامت و شادابی و طراوت جسم انسان در گرو آن است و هم توازن و تعادل و سلامت فکر و اندیشه و عقیده او.

به همین خاطر قرآن موضوع تغذیه را از مسائل حیاتی پیامبران می داند تا چه رسد به انسان‌های عادی «وما جَعَلْناهُمْ جَسَدَاً لایَأکُلُونَ الطَّعامَ و ماکانوا خالدین» «و آنان را جسدی که غذا نخورند و نیاز به خوراک نداشته باشند قرار ندادیم و جاودانه هم نبودند».

و به انسان‌ها فرمان می دهد که به غذای خویش با دقت و تفکر بسیار بنگرند و در مورد آن بیندیشند «فَلْیَنْظُرِ الانْسانُ اِلی طَعامِهِ» «بنابراین، انسان باید به خوراک خویش و نقش آن نیک بنگرد»

حضرت علی (علیه السلام) هشدار می‌دهد که ضمن بهروزی صحیح و شایسته از نعمت‌های پاکیزه خدا و پرهیز از اسراف و تبذیر، از غذاهای پلید و ناپاک و نیز از غذاهای حرام سخت برحذر باشند.

«فما اشْتَبَهَ عَلَیْکَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ و ما اَتْفَیْتَ بِطیبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ»

«هان ای استاندار من! من گمان نمی کردم که تو ضیافت گروهی را بپذیری که نیازمندانشان را از آن میهمانی رانده و ثروتمندانشان دعوت شده بودند. پس به آنچه می خوری بنگر که حلال و پاکیزه است یا حرام و پلید، آنگاه آنچه حرام بودنش برای تو مشتبه بود، آن را از دهان به دور افکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقیین داری، آن را بخور»

چرا که غذای حرام و پلید، ویرانگر روح و جان و روان است، وجدان انسان را می کشد، چراغ فطرت را به خاموشی سوق می دهد، گوش جان را ناشنوا و چشم حق بین را نابینا می سازد.

برای اینکه فاطمه در همه حال طاهر و مطهر باشد انعقاد نطفه اش پس از چهل روز عبادت زوجین انجام می گیرد و آن روز که پای بدین جهان می گذارد نه تنها امید مادر بلکه امید پدر و ادامه دهنده راه رسالت او که غم اندوه پدر به وسیله او تسکین می یافت و خطوط رنج ادای رسالت از چهره اش برداشته می شد.

«آری دخت سرفراز پیامبر، نخستین سلول سازمان وجودش با غذاها و میوه های آسمانی و بهشتی پدید می آید و پدر و مادر گرانقدرش با همه آن معنویت و ویژگی ها، چهل روز برنامه پالایش و بندگی و عبادت و صعود را سپری می کنند تا در پرفرازترین قله شکوه معنوی و اوج تقرب به حق و شدت پیوند با جهان حقیقت و معنا، خدای جهان آفرین فرزند دلخواه و شاهکار بدیع آفرینش و راز آفرینش زن را به آنان ارزانی دارد.

و می نگریم که فاطمه (علیها السلام) نورش از بهشت،

سلول وجودش از بهشت،

اصل و اساس آفرینشش از بهشت،

پایه و بنیاد شخصیتش از بهشت،

تغذیه جسمش از بهشت،

تغذیه روح و جان و قلبش از بهشت،

آموزگارش از جهانی دیگر می رسد،

و محیط زندگی اش نیز یک محیط بهشتی و عطر آگین و تاریخ ساز است».

امتیاز دیگر بانوی بانوان در ولادتش بود.

«کدام نوازدی را زیر این آسمان کبود می شناسید که به هنگام ولادت او مادرش فرستاده ای نزد زنان دوست و همسایه بفرستد و آن تعصب ورزان و کینه توزان و بد اندیشان در آن شرایط سخت به یاری مادر و نوزاد نشتابند و آنگاه فرشتگان گروه گروه در خانه او فرود آیند و از پی آنان برترین زنان تاریخ به کمک او بشتابند و به او بگویند: غم مدار، اندوه به دل راه مده که ما به دستور خدا به یاریت آمده ایم ما خواهران تو هستیم، ساره همسر فداکار ابراهیم، آسیه بانوی شیردل و توحید گرا، مریم مام قداست و رسالت، کلثوم خواهر و همسنگر و نگهبان کشتی کوچک موسی (علیه السلام) و دیگر این انبوه فرشتگان آسمانها و این همه حوریان بهشت همه به یاری تو آمدند».

امتیاز دیگر دخت گرانمایه پیامبر (ص) این بود که پس از ولادت خود بی درنگ لب به سخن گشود درست مثل مسیح، آن پیامبر بزرگ خدا و از غنچه لبانش گلواژه های توحید و توحیدگرایی، گواهی به وحی و رسالت پیامبر، امامت علی (علیه السلام) و یازده فرزند او شکفت.

حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام)

خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کار گریزان نباشند ولی باید شئوون وظایف مشخص باشد و هر یک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش انجام کاری را به عهده گیرد حضرت علی و فاطمه (علیها السلام) برای تقسیم کار نزد پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) رفتند و درخواست نمودند تا آن حضرت تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص نماید همانطور که امام باقر (علیه السلام) می فرمایند، رسول خدا (ص) نیز این چنین تقسیم کار کردند.

فَقَضی عَلی فاطِمَهَ بِخِدْمَهِ مادُونَ البابِ و قَضی عَلی عَلِیٍّ بِما خَلْفَهُ

به امیرالمومنین دستور دادند کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترش فاطمه (علیه السلام) نیز فرمودند که کارهای داخل خانه را اداره نمایند، آن بانوی دو عالم از این تقسیم کار بسیار خوشحال شد.

و در حدیث دیگری خانم فاطمه زهرا (علیه السلام) می فرمایند:

قالت: یا رَسُولَ اللِه لَقَدْ مَجِلَتْ یَدایَ مِنَ الرَّحَاءِ اَطْحَنُ مَرَّهً و أعْجُنُ مَرَّهً:

ای رسول خدا، دستان من با کار کردن با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده است زیرا گاهی گندم آرد می کنم و زمانی آرد را خمیر می سازم.

حضرت زهرا (علیها السلام) چون دیگر زنان جامعه کار می کرد، گندم را با آسیاب دستی آرد می نمود، نان می پخت کار روزانه را انجام می داد، به بچه داری و تربیت کودک توجه کامل داشت تا آنکه هر دو دست آن یگانه روزگار زخم شد.

فاطمه (علیها السلام) در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت نه تنها کار می کرد و نیازمندیهای خانواده را برطرف می ساخت، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.

کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمومنین علی (علیه السلام) و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه بگونه ای مساوی تقسیم می کرد.

سلمان فارسی می‌گوید: فاطمه زهرا (علیها السلام) را دیدم که با دستان مبارک و با آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام، گفتم: ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خود را به خدمت مینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است کار منزل را به ایشان واگذار.

پیامبر بزرگوار اسلام در حدیثی می فرمایند: قالتَ: اَوْصانِی رَسُولُ اِلله اَنْ تکُونَ الخِدْمَهُ لَها یَوْمَاً وَلی یَوْمَاً فکانَ اَمْسِ یَوْمَ خِدْمَتِها و الیَوْمَ یَوْمَ خِدْمَتی.

رسول خدا (ص) به من سفارش فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.

یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده ها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است با تقسیم کار، عدالت اجتماعی در محیط کوچک خانواده سعادت می آفریند و زن را از دخالت در اموری که سزاوار نیست باز می دارد امام باقر (علیه السلام) فرمودند: حضرت فاطمه (علیها السلام) کارهای منزل را با حضرت علی (علیه السلام) اینگونه تقسیم می کردند که:

خمیر کردن آرد و نان پختن و تمیز کردن و جار و زدن خانه به عهده فاطمه باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی را علی (علیه السلام) انجام دهند.

آنگاه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه (علیها السلام) و کارهای بیرون منزل را علی‌(علیه السلام) انجام دهد، حضرت زهرا (علیها السلام) با خوشحالی فرمود:

قالَتْ: فَلا یَعْلَمُ ما داخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ اِلاّ اللهُ باکفائیِ رَسُولُ اللهِ تَحَمُّلَ رِقابِ الرِّجالِ

جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه، خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت.

آری فاطمه (علیها السلام) خانه را کانون آسایش علی و فرزندانش می سازد و هر وقت غم ها و رنجها، دشواریها و نابسامانیها بر علی فشار می آورد رو سوی خانه می کند، بدان امید که لحظاتی با زهرا سخن بگوید و دلش آرام گیرد.

خانه را پاک و تمیز، آرام و آباد نگه می دارد آن را طوری می سازد که در عین آنکه چیزی برای خوردن در آن به چشم نمی خورد صفا و صمیمیت، صداقت و مهر، پاکی و لطافتش غذای اهل خانه می شود و سیرشان کند.

فصل دوم

فاطمه (علیها السلام) سمبل ادب

فاطمه سمبل ادب

از ویژگی های بانوی بانوان، آراستگی به ادب انسانی و اسلامی بود.

«گل عطر آگین و زیبای وجود او به گونه ای در بستر بعثت رویید و به طوری در زیر اشعه نور افشان وحی رشد نمود و از آن آموزگار ادب و اخلاق، چنان حقایق و واقعیات را دریافت داشت که تمام روابط و مناسبات او بر اساس ادب و کرامت بود.

ادب در برابر خدا،

ادب در برابر پیامبر،

ادب در برابر مقررات الهی،

ادب در برابر خویشتن،

ادب در برابر پدیده های هستی،

ادب در برابر گفتار و نوشتار،

ادب در برخوردها،

و ادب فردی، خانوادگی، اجتماعی و دینی.»

« یکی از همسران پیامبر که خود بانوی شایسته کردار و با ایمان است در این مورد می گوید: و کانَتْ و اللهِ اَدابُ منّی و أعرف بِالأشیاءِ کُلّها.

پس از ازدواج پیامبر با من، آن حضرت دخت گرانمایه اش، فاطمه را به من سپرد تا در غیاب او، از آن دردانه اش پرستاری و نگاهداری کنم و به پندار خویش، راه و رسم زندگی را بر او که سایه مادر را بر سر نداشت بیاموزم اما به خدای سوگند وقتی بیشتر با او آشنا شدم، دیدم او از من و دیگر زنان و مردان، بسیار مودب تر و به همه چیز آشناتر و آگاه تر است. او آموزگار ادب و اخلاق و ارزش های والای انسانی است و همه اندیشمندان و متفکران، خود ساختگان و تربیت یافتگان، ادب آموختگان و به رشد رسیدگان، کمال جویان و ترقی خواهان هوشمندان و فرزانگان روزگاران، باید بیایند از او ادب انسانی بیاموزند.»

ادب در برابر خدا و پیامبر ( صلی الله علیه و آله)

در عصر رسالت و نزول قرآن، به دلیل آزادگی و آزاد منشی پیامبر و شیوه مردمی او با همه، به خصوص توده های محروم، با اینکه او پیشوا و سررشته دار امور دین و دنیای مردم بود خیلی از مردم به خود اجازه می دادند که با آن حضرت مثل یک فرد از دوستان خویش برخورد کنند. صدای خود را گاه از صدای دلنواز او بلندتر می کردند و گاه در گفتار و رفتار او پیشی می گرفتند، یا او را مثل دوست و همسایه خود به نام «محمّد» صدا می زدند و ادب شایسته و بایسته، قربانی صفا و مهر شده بود.

به همین خاطر فرشته وحی فرود آمد و هشدار داد که:

«یا ایُّها الذینَ آمَنُوا‌لا‌تَرْفَعُوا اَصواتَکُم‌فَوْقَ‌صَوْتِ النَبَّیِ و لاتَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ بَعْضَاً»

هان ای کسانیکه ایمان آورده اید! صدای خویش را از صدای پیامبر بلندتر نکنید و همچنان که با همدیگر بلند سخن می گویید، با او به آواز بلند سخن بگویید که اعمالتان ناچیز می گردد در حالیکه خود نمی یابید.

فاطمه با این که در برابر دیگران به ویژه پدر، سمبل ادب بود و به آن گرانمایه، سرا پا مهر و محبت، پس از شنیدن آیه شریفه دیگر پدر را، «پدر» صدا نزد و با ادب مورد نظر خدا صدا می زد که پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:

دخت فرزانه ام! پدرت به قربانت! این هشدار برای مردم است نه تو عزیزتر از جانم که سراپا ادب و ارزش های اخلاقی هستی، تو مرا همواره «پدر» صدا بزن که «پدر» صدا زدن تو، قلب مرا زنده تر و شادتر می‌سازد.

در روایت دیگری آمده که زمانیکه حضرت علی (ع) به خواستگاری فاطمه (س) رفت پیامبر فرمود: علی جان این جا باش تا با فاطمه در این مورد گفتگو کنم.

به سوی فاطمه آمد و گفت: فاطمه جان! فرزند رشید عمویت، علی از تو خواستگاری می‌کند، در این مورد چه می‌اندیشی؟

و آن گرانمایه جهان هستی با دنیایی ادب و شکوه به پدر گفت:

«یا رَسُولَ اللهِ اَنْتَ أوْلی بِما تَری'» ای پیامبر خدا تو در این مورد از همگان سزاوارتر و زیبنده‌تری که تصمیم بگیری».

حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام) در برابر همسر گرانقدرش برای خویش حقوق متقابل می‌نگریست اما یکپارچه ادب و صفا بود.

در روایتی وارد شده که امیر مومنان در مدینه باغی را که به دست توانای خویش سر سبز و پر طراوت پدید آورده بود به دوازده هزار درهم فروخت و تمامی پول آن را میان محرومان انفاق کرد و با سرفرازی به خانه بازگشت.

دختر گرانمایه پیامبر از پول آن پرسید که امیر والایی ها فرمود در راه خدا انفاق نموده است. آن بانوی گرانمایه نه به طور جدی بلکه دوستانه و شاید به طور شوخی پرسید: پس سهم ما کجاست؟ همین و دیگر هیچ، اما پس از لحظاتی فرمود: «فإنّی استغفِرُ اللهَ و لا أعود اَبَداً»من به خاطر این سخن از بارگاه خدا آمرزش می خواهم و دیگر حتی چنین سخنی در برابر همتای گرانمایه ام و کارهای خدا پسندانه او بر زبان نخواهم آورد.

فاطمه (علیها السلام) خیره الله وسیده النساء است در همه جنبه‌ها و ابعاد زندگیش باید نمونه باشد و از آن جمله در ادب و اخلاق چه دختر با ادبی که پدر را به حکم قرآن «رسول الله» صدا می‌‌کند و کلفت خانه را هم، بانوی من، در طول مدت حیات مشترکش با علی، لحظه ای او را نیازرد و حتی از او چیزی طلب نکرد، بدان نظر که مبادا، علی را امکان فراهم کردن آن نباشد و شرمنده گردد.

آری زبان فاطمه مانند عملش معصوم است و کلام او برای دیگران حجت، هم قول او سند است و هم فعلش به علاوه او اعضایش را در ملک خدا می‌داند و‌در ملک خدا تصرف ناحق و ناروا ندارد.

ادب در برابر فرزندان

چه مادر با ادبی که هرگز به پرخاش، نسبت به فرزندانش کلمه ای حتی خلاف عرف از زبان جاری نکرد.

«در ادب انسانی‌اش در برابر فرزندان گرانمایه اش همین بس که در سخت ترین شرایط و در بستر شهادت، نثار درود و سلام بر آنان را فراموش نمی کند و ضمن سپاس به بارگاه خدا و تواضع در برابر پیامبر و امیر مومنان و توصیه های مهم و تکان دهنده خویش می نویسد:

« و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامه» هان ای پیامبر وادی ها! تو را به خدای می سپارم! سلام گرم مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.

او افتخار مادران گیتی است، افتخار مادران خود ساخته و شایسته کردار و ادب آموزی که با ایمان و اخلاص و عملکرد شایسته، به فرزند خویش درس ادب و انسان دوستی می دهند.

او در نقش مادری اش نیز سراپا ادب بود، هرگز به فرزندانش پرخاش نکرد و واژه ای فراتر از گل و برگ گل نثار ان گلواژه های آفرینش ننمود و عالی ترین و شایسته ترین درس های آزاد منشانه و خدا پسندانه و انسانی را با بیانی گرم و سرشار از مهر و صفا به آنان داد و برترین دختران و والاترین پسران تاریخ بشر را به جامعه انسانی هدیه کرد.

راستی که او پر‌مهرترین‌و‌آگاه‌ترین و‌مسئول‌ترین و موفق‌ترین و افتخار آمیزترین مادر گیتی بود»

تربیت فرزندان از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام)

در تکوین شخصیت انسان سه عامل مهم: وراثت، محیط و مربی کار ساز است پس نقش مربی در اصول تربیتی جایگاه خاصی دارد.

گرچه فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) و امیر المومنین ذاتاً بچه های پاک و ساخته شده ای بودند ولی هر انسان به هر اندازه در مراتب والای کمالات انسانی قرار بگیرد باز هم اخلاق و رفتار و ویژگیهای مربی در ساختار فکری و فرهنگی او موثر خواهد بود.

حضرت فاطمه (علیها السلام) با یک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگیهای تربیتی توانست فرزندان را به جامعه اسلامی تحویل دهد که هر کدام منشا آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملاً به الگوها و اسوه های مقاومت، شرف، هدایت، بخشش، سخاوت، ایثار، جانبازی، شهادت و… تبدیل گردند.

1- پرورش عبادی

فاطمه (علیها السلام) آنچنان در عبادت پیش رفت که پاهایش متورم شد و از نظر بندگی پیشتاز همه بود.

فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرماید:

«رَأَیْتُ اُمّی‌فاطِمَهَ قامَتْ فی‌مِحرابِها لَیْلَهَ جُمُعَتها فَلَمْ تَزَلْ راکِعَهً ساجِدَهً حتّی اِتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ‌» مادرم فاطمه (علیها السلام) را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.

مهمترین روش تربیتی و پرورشی، شیوه عملی آن است و دختر گرامی پیامبر خدا (ص) از راه عبودیت و بندگی الهی آن هم در برابر دیدگان معصوم فرزندانش توانست آن ها را به کمال برساند.

به همین خاطر دختران حضرت فاطمه (علیها السلام) جای خالی مادر را پر کردند و نماز شب را ترک نکردند حتی در مصائب دردناک کربلا و عاشورای حسینی که کمر اهل بیت را خم کرد باز هم آن بانوان محترمه نماز نافله را ترک نکردند و راه فاطمه (علیها السلام) را پیش گرفتند.

2- عدالت پروری

پدر یا مادر نباید در بین فرزندانشان فرق بگذارند و از این طریق حسادت و کینه توزی را در میان آنها بوجود آورند حضرت فاطمه (علیها السلام) در پرورش فرزندان خود طوری رفتار می کردند که همه را از عدالت پروری خود خوشحال می ساخت و با عواطف محبت آمیزی که داشت توانست تک تک آنان را به این صفت انسانی و اسلامی تشویق کند.

روزی امام حسن با امام حسین (علیهما السلام) در کنار یکدیگر مشغول نوشتن خط بودند و هر یک به دیگری می گفت خط من بهتر از خط توست» و سرانجام داوری را به مادرشان واگذار کردند ولی آن حضرت برای اینکه دل هیچ یک از آنها را نشکند از داوری خودداری نمود و به امیر المومنین واگذار کرد. امیر المومنین هم این قضیه را به پیامبر خدا و آن حضرت هم به جبرئیل و به تربیت کار داوری به اسرافیل و خدای عالمیان کشیده شد.

جبرئیل از جانب خدا ابلاغ کرد فاطمه (علیها السلام) باید بین آن دو داوری کند.

حضرت فاطمه هم فرمود: ای فرزندان عزیزم! من دانه های این گردنبند را به زمین می ریزم هر کس تعداد بیشتری از آنها را بر دارد خط او بهتر است. بلافاصله گردنبند را از گردنش باز کرد و دانه‌های آن را به زمین ریخت، جبرئیل به امر الهی این منظره زیبا را تماشا می کرد و وقتی هر کدام به طور مساوی دانه ها را برداشتند جبرئیل به فرمان خدا آن یک دانه باقیمانده را تقسیم کرد و هر کدام یک نصفه را برداشتند و دل هیچ کدام نشکست.

3- محبت

حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) مانند مادران دلسوز دیگر، نسبت به بچه هایش بسیار مهربان بود با آنان با محبت خاص رفتار می کرد و خود مانند شمع می سوخت و به آنان روشنایی می داد. تاریخ زندگی آن حضرت پر از خاطرات مخصوص با آن نور دیده هاست.

و حضرت فاطمه (علیها السلام) با تمام شفقت، نور دیدگانش را سرگرم می نمود، گاهی شعر می‌خواند و گاهی با انواع بازیها نیاز طیبعی بچه هایش را تامین می کرد.

در بسیاری از احادیث وارد شده است که آن حضرت در سرگرم کردن فرزندش «حسن» در حالی‌که با مولا شوخی می کرد و کانون خانواده را گرم و با صفا نگه می داشت می فرمود:

اَشبِهْ اباکَ یا حَسَنْ وَ اخْلَعْ عَنِ الحَقِّ الرّسَنْ

واعْبُدْ الهاً ذامِنَنْولا تُوالِ ذَالاحَنْ

ای فرزندم! شبیه پدرت باش موانع را ازمسیر حق دور کن، خدای لطیف را که دارای الطاف است پرستش کن، هرگز از افراد کینه توز و فرومایه پیروی مکن و در مورد فرزندش «حسین» می‌خواند: اَنْتَ شَبیهٌ بِاَبی لَسْتَ شبیهاً بِعَلیّ

پسرم حسین، تو به پدرم رسول خدا رفته ای، نه به پدرت علیّ مرتضی.

آری فاطمه (علیها السلام) نسبت به فرزندانش فوق العاده عشق داشت و هرگز حاضر نمی شد دل آنان شکسته شود و یا در پریشانی و ناراحتی بسر برند و لذا از آنان دلهای مهربان و پر سوز ساخت و انسانهای که درد مردم و اندوه آنان را به جان و دل می خریدند.

فاطمه نمونه نظم

نظم و دقت در کارها علاوه بر آن که جزو سفارشات اولیای دین است از یک نوع تعادل روحی و انضباط روانی برخوردار است و رعایت دقیق نظم و برنامه از میزان پای بندی به اصول و اعتقاد قلبی شخصی پرده بر می دارد. و گذران زندگی فاطمه هم از نظم و دقت در امور و برنامه ریزی دقیق و حساب شده و انضباط خاصی برخوردار بوده است. به این ترتیب که فاطمه (علیها السلام) به آن همه کار و مسئولیت های مختلف از امور خانه تا مسائل فکری و فرهنگی و اجتماعی که به تمام آموزش می رسید و هیچ کاری را معوق یا ناتمام باقی نمی ماند. و دلیلش آن بود که در زندگی زهرا، کارها بر اساس تقسیم بندی درست تنظیم یافته بود که هر کدام در جای خود انجام می گرفت.

«ریحانه ارجمند پیامبر، سمبل نظم و انضباط و نمونه برنامه و ظرافت و دقت و تدبیر بود و در زندگی فردی خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی به این اصل حیاتی و مترقی و این راز و رمز پیشرفت فرد و جامعه بسیار بها می داد و بدان سخت توجه داشت و از همه شئون و رفتار و گفتارش نظم و حساب جلوه گر بود و انضباط و تدبیر نمایان، چرا که آن حضرت واژه «دین» را با همه مفاهیم گوناگون و معانی مختلف آن در فرهنگ عرب، روشن ترین مفهومش را «حساب» می نگریست و بر این باور بود که در دینداری و دین باوری راستین، پای بست بودن به حساب و کتاب و قانون و مقررات در گفتار و نوشتار و عملکرد و داشتن نظم و برنامه زندگی، اصلی حیاتی و ضروری است. درست همانگونه که پای بند بودن به عبادت خدا و فرمانبرداری او و اخلاص به بارگاه آن یگانه و بی همتا»

فاطمه و تعلیم دعا و نیایش به فرزندان

فاطمه زهرا (علیها السلام) در زندگی پر برکت خویش بیش از هر چیز به خود سازی و کمال جویی می پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می‌گذاشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خدا وشب زنده داری می گذرانید.

«فاطمه زهرا (علیها السلام) در کنار نماز و رکوع و سجود طولانی، به دعا و نیایش می پرداخت و در این میدان عارفانه به قدری پیش رفت که گویا همه مطالب و امور نهانی برای او پیدابود، ایشان می توانست با مامورین آسمانی که از دید دیگران نامرئی و ناپیدا بودند، گفتگو کند و نادیده ها را ببیند و به جایی رسد که بین خالق و مخلوق حجابهای معنی باشد.

او از این طریق و با نگرشی به درون خود توانست تمام امیال نفسانی و مادی را کنار زند و با روح ملکوتی خویش به قله کمال پرواز کند. آنگاه با رسیدن به کمال مطلق، عالم خلقت رابا «آیتِ بِاذنی» به تسخیر خود در آورد.

«ابن عباس می گوید: فاطمه زهرا (علیها السلام) دو رکعت نماز خواند و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت سپس دستهایش رابه سوی آسمان بلند کرد و چنین عرضه داشت: ای خدا و مولایم! تورا به حق محمد و علی و حسن و حسینم، همچنان که برای بنی اسرائیل مائده نازل فرمودی، برای ما نیز نازل فرما.

ابن عباس می گوید: هنوز دعای فاطمه (علیها السلام) به پایان نرسیده بود که طبقی پر از طعام بهشتی نازل شد.» باید در پرتو دعا، قلب و روح به سرچشمه قدرت ها، عزت ها، نعمت ها و موهبت ها پیوهند بخورد و دریابد که هستی او و هستی همه موجودات به لطف و عنایت اوست و در شرایط و حالات از حال نیاز گرفته تا بی نیازی، از توانمندی گرفته تا ناتوانی، از جوانی تا پیری و کهنسالی، از برخورداری تا محرومیت و همیشه و همه جا به او توجه یابد و بداند که هر آنچه هست از اوست و اثر گذاری علل طبیعی نیز بر اساس خواست و سنت‌های اوست تنها در این صورت است که دعا مفهوم پیدا می‌کند و انگاه اثرات انسان سازش در ابعاد فردی، روحی، قلبی و اجتماعی جلوه‌گر می‌شود.

این جاست که انسان در صورت اقتضای مصلحت و حکمت و شایستگی از سوی او به خواسته‌های خویش می رسد و از آثار انسان ساز دعا نیز بهره ور می گردد و در صورت مصلحت نبودن رسیدن به خواسته هایش باز هم از آثار انسان ساز آن محروم نمی ماند.

نتیجه

فاطمه فرزندانی تربیت می کند که حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاومند، این با صلح خود و آن یک با قیام خونین خود نهال اسلام را آبیاری کرده و رشدش می دهند. فاطمه (علیها السلام) کانون خانه و خانواده را مقدس ترین مکان برای رشد انسانها می داند و کسانیکه در این آموزشگاه با اصول صحیح انسان تربیت بشوند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه می توانند نقش اساسی داشته باشند و در این میان نقش سازندگی مادر، در رشد و تکامل تربیت شدگان اعضای خانواده فوق العاده بیشتر است و لذا هر چه مدیریت و آگاهی او در این زمینه مطلوب باشد فارغ التحصیلان آن کانون به همان نسبت ارزشمند خواهند بود.

و خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کارگریزان نباشند ولی باید شئون وظایف مشخص باشد و هر یک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش انجام کاری را به عهده گیرد و حضرت علی و فاطمه (علیها السلام) برای تقسیم کار نزد پیامبر اکرم (ص) رفتند و درخواست نمودند تا آن حضرت تکلیف هر یک در امور خانه را مشخص نماید. و پیامبر اکرم (ص) فرمودند: حضرت علی (ع) کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترش فاطمه نیز فرمودند که کارهای داخل خانه را اداره نمایند.

و از ویژگیهای بارزی که بانوی بانوان داشت ادب انسانی بود طوری که خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) پدر بزرگوار را به نام پدر صدا نمی زدند و از ادب انسانی کامل برخوردار بودند.

حضرت فاطمه (علیها السلام) و در برابر خداوند، در برابر پیامبر، در برابر خویشتن، در برابر برخوردها از کمال ادب استفاده می کردند.

او هرگز پرخاش نسبت به فرزندانش کلمه ای حتی خلاف عرف از زبان جاری نکرد در بین فرزندان عدالت محوری داشت و نسبت به فرزندانش محبت داشتند در کارهایش نظم و دقت لازم را داشت و در زندگی پر برکت خویش بیش از هر چیز به خود سازی و کمال جویی می پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می گذاشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خداوند می گذراند.

منابع و مآخذ

1- قرآن کریم

2- نهج البلاغه

3- بابازاده، علی اکبر، سیری در سیره حضرت زهرا (س)، نشر سنابل، چنانچه قدس، چاپ دوم، تابستان 84.

4- حر عاملی، شیخ محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، بی جا، بی تا، ج 4،

5- دشتی، محمد، نهج الحیاه (فرهنگ سخنان فاطمه)، موسسه تحقیقاتی امیر المومنین (ع)، بی‌جا، بی تا، بی نا،

6- عقیقی بخشایشی، صدیقه طاهره، دفتر نشرنوید اسلام، چاپ سوم، پاییز 1375

7- قائمی، دکتر علمی، فاطمه برترین بانوی اسلام، موسسه انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بهار 80 چاپخانه ستاره قم.

8- کرمی، علیرضا، سیره و سیمای ریحانه پیامبر (ص)، انتشارات دلیل ما، چاپ نگارش، چاپ اول 1380.

9- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ موسسه الوفاء، بیروت، بی تا، بی نا، ج43 و 41.

خلاصه:

مقاله ای را که در پیش روی دارید تحت عنوان فاطمه (علیها السلام) و تربیت فرزندان است که از دو فصل تشکیل شده است فصل اول آن با عنوان فاطمه و مقام مادری است که دارای زیر مجموعه هایی است 1- فاطمه موفق‌ترین مادر است او مادری است که فرزندانش حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاوم هستند. دخترانش هر کدام نیک پرورده و با هدفند. زینب و ام کلثوم با هدفداری خود دنباله رسالت حسن و حسین را گرفته و ادامه اش می دهند. فریاد حسین را در روز عاشورا ضبط می کنند و بلندگوههای نهضت حسینی این دو نفر هستند.

فاطمه کانون خانه و خانواده را مقدس ترین مکان برای رشد انسانها می داند و کسانیکه در این آموزشگاه با اصول صحیح انسانی تربیت بشوند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه نقش اساسی را ایفاء می کنند .

2- فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد:

دخت سرفراز پیامبر، نخستین سلول سازمان وجودش با غذاها و میوه های بهشتی بوجود می آید و پدر و مادر گرامی اش با آن همه معنویت و ویژگی ها، جهل روز برنامه پالایش و بندگی و عبادت و صعود را سپر می کنند تا رد برفرازترین قله شکوه معنوی و اوج تقرب به حق شدت و پیوند جهان با حقیقت و معنا، خدای جهان آفرین فرزند دلخواه و شاهکار بدیع آفرینش و راز آفرینش زن را به آنان ارزانی داد.

3- حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا( علیها السلام):

فاطمه در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت نه تنها کار می کرد و نیازمندیهای خانواده را بر طرف می ساخت، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.

کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمومنین (علیه السلام) و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه بگونه ای مساوی تقسیم می کرد. و فصل دوم آن هم از زیر مجموعه‌هایی تشکیل یافته که به شرح ذیل می باشد.

1- فاطمه سمبل ادب:

یکی از دو ویژگی های بارزی که خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) دارا بودند این بود که از کمال ادب انسانی و اسلامی برخوردار بودند گل عطر آگین و زیبای وجود او به گونه ای در بستر بعثت رویید و به طوری در زیر اشعه نور افشان وحی رشد نمود و از آن آموزگار آسمانی ادب و اخلاق، چنان حقایق را دریافت داشت که تمام روابط و مناسبات او بر اساس ادب و کرامت بود او حتی پدرش را با عنوان «پدر» صدا نمی زند بلکه با تمام کمال ادب انسانی او را «رسول الله» صدا می زد.

آوای زبان فاطمه مانند عملش معصوم است و کلام او برای دیگران حجت، هم قول او سند است و هم فعل اوبه علاوه،‌اواعضایش را در ملک خدا می‌داند و در ملک خدا تصرف ناحق و ناروا ندارد.

3- ادب در برابر فرزندان:

او افتخار مادران گیتی است، افتخار مادران خود ساخته و شایسته کردار و ادب آموزی که با ایمان و اخلاص و عملکرد شایسته، به فرزند خویش درس ادب و انسان دوستی می دهد.

او در نقش مادری اش سراپا ادب بود، هرگز به فرزندانش پرخاش نکرد و واژه ای فراتر از گل و برگ گل نثار آن گلواژه های آفرینش ننمود و عالی ترین و شایسته ترین درس های آزاد منشانه و خدا پسندانه و انسانی را با بیانی گرم و سرشار از مهر و صفا به آنان داد و برترین دختران و والاتریین پسران تاریخ بشر را به جامعه انسانی هدیه کرد.

گرچه فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) و امیر المومنین (علیه السلام) ذاتاً بچه های پاک و ساخته شده ای بودند ولی هر انسانی به هر اندازه در مراتب والای کمالات انسانی قرار بگیرند باز هم اخلاق و رفتار و ویژگی های مربی در ساختار فکری و فرهنگی او موثر خواهد بود.

سیرت فاطمه زهرا (علیها السلام) بایک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگی های تربیتی توانست فرزندانی زا به جامعه اسلامی تحویل دهد که هر کدام منشأ آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملاً الگوها و اسوه های مقاومت، شرف، هدایت، سخاوت، ایثار، جانبازی و شهادت تبدیل گردند.

او هرگز بین فرزندانش فرق نمی‌گذاشت، عدالت پروری و محبت و در بین فرزندان باقی گذاشت .

فاطمه و نظم انضباط:

ریحانه پیامبر، سمبل نظم و انضباط و نمونه برنامه و ظرافت و دقت و تدبیر بود و در زندگی فردی، خانوادگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی به این اصل حیاتی و مترقی و این راز و رمز پیشرفت فرد و جامعه بسیار بها می داد و به آن سخت توجه داشت.

فاطمه و تعلیم دعا و نیایش به فرزندان:

فاطمه زهرا (علیها السلام) در زندگی پربرکت خویش بیش از هر چیز به خود‌سازی و کمال‌جویی می‌پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می‌گذشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خدا و شب زنده داری می گذرانید.

خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) دعا و نیایش را عملاً به فرزندان خود تعلیم داد او توانست از طریق دعا تمام امیال نفسانی و مادی را کنار بزند و یا روح ملکوتی خویش به قله کمال پرواز کند آنگاه که با رسیدن به کملال مطلق، عالم خلقت را با «آیت بازنی» به تسخیر خود در آورد.

آری باید در پرتو دعا، قلب و روح سرچشمه قدرت ها، عزت ها، نعمت ها، موهبت ها پیوند بخورد و دریابد که هستی او و هستی همه موجودات به لطف و عنایت اوست و در همه شرایط و حالات از حال نیاز گرفته تا بی نیازی، از توانمندی گرفته تا ناتوانی، از جوانی تا پیری و کهنسالی، از برخورداری تا محرومیت و همیشه و همه جا به او توجه باید کرد و بدانیم که هر چه هست از اوست.

فهرست مطالب
عنوان صفحه

مقدمه 1

فصل اول
فاطمه و مقام مادری
2

فاطمه موفق ترین مادر 3

فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد 4

حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام) 6

فصل دوم
فاطمه (علیها السلام) سمبل ادب
10

ادب در برابر خدا و پیامبر (ص) 11

ادب در برابر فرزندان 12

تربیت فرزندان از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام) 13

1- پرورش عبادی 14

2- عدالت پروری 14

3- محبت 15

فاطمه و نمونه نظم 16

فاطمه و تعلیم دعا و نیایش 17

نتیجه 19

منابع و مآخذ 20


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۴:۱۸
posteq posteq