—d1909
چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۵۶ ب.ظ
چیاه و فائو (2011) در مقالهشان به شناسایی عواملی که بر روی گرایش مصرفکنندگان به خرید کالاهای حامی محیطزیست تأثیر میگذارند، پرداختهاند. از بین 600 پرسشنامه خود پاسخدهندهای که بین دانشجوبان یکی از دانشگاههای بزرگ استرالیا توزیع شده بود، مجموعاً 256 پرسشنامه جمعآوری شده و برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است. یافتهها نشان داده … Continue reading "—d1909"
—d1909
هوسادا (2013) در مطالعه خود تحت عنوان « تجزیه و تحلیل مرتب سازی نوع و بازیافت زباله های خانگی» با یک رویکرد نئو دیکاردویی در شهر توکیو به بررسی بازیافت زباله های خانگی پرداخته است. به نظر محقق، یکی از جالب ترین ویژگی ها، اما مشکل ساز در بازیافت روزانه زباله های خانگی، مخلوطی از انواع مختلف زباله ها و تخریب مواد بازیافت شده، ناشی از ترکیب انواع مختلف زباله های خانگی می باشد.این مورد اغلب در بازیافت موادی همچون کاغذهای استفاده شده پلاستیکها و غیره دیده می شود. این مقاله به تجزیه این جنبه می پردازد و نشان می دهد که چگونه شکل گیری قیمتها و سطوح فعالیت در یک اقتصاد رو به رشد بلند مدت با استفاده از یک نوع مدل نئوریکاردویی تولید صورت می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تایید شده است که یک تعادل بلند مدت تحت مفروضات معقول وجود دارد. این نیز نشان داده شده است که چگونه میزان مرتب سازی انواع زباله ها متفاوت، درجه منابع قابل بازیافت و همچنین قیمتها را تحت تاثیر قرار می دهد.
هال و کینز (2012) در مقاله خود با عنوان «فهم عادی سازی رفتار بازیافت و پیامدهای آن بر رفتار وابسته و طرفدار محیط زیست: مروری بر هنجارهای اجتماعی و بازیافت» به بررسی رابطه بین هنجارهای اجتماعی و رفتار بازیافت پرداخته اند. این مقاله به بررسی درک ما از رفتار بازیافت در زمینه عادی سازی رو به افزایش آن در انگلستان می پردازد. همچنین ایشان به بررسی تاریخچه اخیر بازیافت مواد خشک (بازیافت مواد خشک از جمله، کاغذ، شیشه، پلاستیک و قوطی) می پردازد و همچنین به طرح سوال هایی ماننند اینکه تا چه اندازه با نیان سیاست محیط زیست و فراهم کردن تسهیلات به مقدار زیاد برای بازیافت ، رفتار مردم را تحت تاثیر قرار داده است، پرداخته است. در این بررسی، مدارک برای بازیافت، هنجاری را مد نظر قرار داده و به بررسی اینکه هنجارها، عادات و هویتها چه تاثیراتی بر رفتار بازیافت دارند، پرداخته اند. سپس به بررسی آموزه هایی که از این شواهد و مدارک برای استفاده از عادی سازی رفتار بازیافت در تحت تاثیر قرار دادن افراد بیشتر برای بازیافت و اتخاذ دیگر رفتارهای پایدار بدست می آید پرداخته شده است. نتایج بدست آمده مقاله از این قرار است که برخی شواهد و مدارک حاکی از حضور شواهدی در رویکرد های مذاخله برای تاثیر قرار دادن رفتارهای حامی محیط زیست وجود دارد. در واقع ایشان به این نتیجه رسیده اند که هنجارهای اجتماعی، رفتارهای زیست محیطی و رفتار بازیافتی را تحت تأثیر قرار می دهند.
یاو (2012) در مطالعه خود با عنوان «مشارکت ذینفعها در بازیافت زباله در محیط های مرتفع» معتقد است که تاثیر بازیافت زباله ها به طور تنگاتنگی با پایداری محیط زیستی یک شهر ارتباط دارد. همچنین باور دارد که بازیافت زباله ها، نیاز تعامل ذینفعان برای موفقیت آن دارد. بررسی عوامل تعیین کننده رفتار بازیافت زباله ها به سیاست گذاران برای فرمول بندی طرح های ارتقای بازیافت بطور موثری کمک می کند. در حالیکه بسیاری از پیشینه تحقیق ها عوامل موثر بر بازیافت زباله ها را در مسکن سازی کم متراکم روبه رشد، را مورد مطالعه قرار داده است، در این مقاله تعیین مقدار بازیافتی جمع آوری شده، در 122 املاک مسکونی در شهر هنگ کنگ با استفاده از مجموعه ای از داده ها جمع آوری شده ، مورد بررسی واقع شده است. درآمد خانوارها، سن ونهاد طرح های پاداشی منظم، برای داشتن ارتباط مثبت با مقدار و حجم مواد بازیافتی جمع آوری شده، تاسیس شده اند. نتایج تجزیه و تحلیل این مطالعه تجربی نشان می دهد که یک سیستم مبتنی بر کف، تسهیلات تفکیک زباله به خودی خود برای ترویج موثر بازیافت زباله های خانگی نمی تواند افزایش یابد. ایشان با توجه به نتایج تحقیقشان در نهایت پیشنهاد می کند که برای مقابله با مشکل زباله برای توسعه پایدار شهر، مکان هایی باید به آموزش های زیست محیطی بیشتر و مشوق های اقتصادی بیشتری ایجاد شود.
کوین و همکاران (2012) در مقاله خود به بررسی بازیافت کاغذهای اداری پرداختند. ایشان در این مقاله به بررسی تاثیرات نزدیکی ظروف کاغذهای اداری بازیافت شده و بازیافت نشده توسط 25 کارمند پرداخته اند. یک ظروف برای کاغذهای قابل بازیافت فراهم شد. و سطل های بازیافت رومیزی پی درپی در سراسر اداره و مکان های آموزشی که از طرح چند گانه استفاده می کردند ارائه شد.تنها 28 درصد از کاغذها و ظرفهای مرکزی بازیافت شدند اما وقتی که ظرف های بازیافت در مجاورت شرکت کنندگان قرار داده شدند، 85 تا 94 درصد تمام کاغذهای قابل بازیافت، بازیافت شدند. ارزیابی های بعدی، چندین ماه انجام شدند و بعد از 7 ماه قرار دادن ظروف کاغذهای بازیافت، نشان داد که 84 تا 98 درصد کاغذهای بازیافت شده اند. فراهم کردن ظروف رومیزی برای بازیافت کاغذها، یک رویکرد مقرون به صرفه با نگهداری طولانی مدت و بقای برنامه بود.
************************************* ************************************* نکته مهم : هنگام انتقال متون از فایل ورد به داخل سایت بعضی از فرمول ها و اشکال درج نمی شود یا به هم ریخته می شود یا به صورت کد نمایش داده می شود ولی در سایت می توانید فایل اصلی را با فرمت ورد به صورت کاملا خوانا خریداری کنید: سایت مرجع پایان نامه ها (خرید و دانلود با امکان دانلود رایگان نمونه ها) : elmyar.net ************************************* ************************************* نومنه (2011) نگرش مصرفکنندگان نسبت به بازیافت و مصرف مسئولانه از نظر اجتماعی و همچنین تأثیر اخلاق مذهبی و اخلاق پولی بر آنها را مورد مطالعه قرار داده است. وی معتقد است که بسیاری از مشکلات محیطزیستی را میتوان به شیوه زندگی مصرفکننده مرتبط دانست و سبک زندگی پایدارتر بدون تغییر در نگرش و رفتار مصرفکننده نمیتواند حاصل گردد. در این تحقیق وی از مقیاس مصرف از نظر اجتماعی مسئولانه (SRC) ، مقیاس خرید و دفع از نظر اجتماعی مسئولانه (SRPD) وب، مور و هریس (2007) بهره گرفته شده است. مقیاس (SRC) دارای سه بعد: 1)خرید کردن از نظر اجتماعی مسئولانه شرکتها، 2) بازیافت کردن و 3) اجتناب و کاهش استفاده از محصولات مؤثر بر محیطزیست میباشد. نتایج حاصل نیز نشان داده است که دینداری یکی از عوامل مهم و اصلی در تمام سه بعد (SRC) میباشد. مصرفکننده مذهبیتر احتمالاً از شرکتهایی که از CSR حمایت میکند، خرید میکند. بهعنوان مثال، از شرکتهایی که به نیازمندان کمک میکند و از قربانیان بلایای طبیعی حمایت میکند، و یا از خرید محصولات شرکتهایی که علیه اقلیتها تبعیضآمیز عمل میکنند، اجتناب میکند. اعتقادات مذهبی نیز رفتار بازیافتی مصرفکننده را بالا ببرد. مصرفکننده مذهبیتر حمایت بیشتری از فعالیتهای بازیافتی خواهد کرد. دینداری نیز تمایل مصرفکنندگان برای خرید و استفاده از محصولات سازگار با محیطزیست بیخطر را تحتتأثیر قرار میدهد. فعالیتهایی از قبیل استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی برای کمک به کاهش آلودگی هوا، اجتناب از محصولاتی که هوا و آب را آلوده میکند و همچنین صرفهجویی در مصرف انرژیهایی مانند برق و یا گاز طبیعی مورد تأیید آنها خواهد بود. از سوی دیگر، اخلاق پولی هیچ رابطه قابلتوجهی را با ابعاد سهگانه SRC نشان نداده است.
افروز و همکارانش (2011) در مقاله خود، تحت عنوان «عوامل مؤثر بر تولید زبالههای جامد و تمایل به کاهش اینگونه زبالهها در شهر داکا، بنگلادش» را مورد بررسی قرار دادهاند. اطلاعات درباره تولید زباله و گرایش به کاهش آن، خصوصیات جمعیتی- اجتماعی و رفتار خانوارها نسبت به مدیریت زبالههای جامد از طریق مصاحبه با 402 خانوار در شهر داکا به دست آمده است. مجموعاً 103 خانوار بهطور منظم عمل بازیافت را انجام میدادند. تحلیل رگرسیون حداقل مربعات و رگرسیون لجستیک برای تعیین عوامل غالب که ممکن است بر تولید زباله و گرایش خانوارها به کاهش زبالههای جامد تأثیر بگذارد، مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان داده که تولید زباله خانوارها در شهر داکا بهطور معناداری بهوسیله آگاهیهای محیطزیستی، گروههای درآمدی بهخصوص حقوقبگیران طبقه متوسط، و گرایش به جدایی تأثیر میپذیرد. عوامل معنادار برای گرایش به کاهش ضایعات الکترونیکی، شامل آگاهی محیطزیستی، گروههای درآمدی بهویژه طبقه متوسط، افراد جوان که بین 25 تا 35 سال بودند، و سهولت ذخیرهسازی میشود. آنها بر این باورند که استقرار یک برنامه مدیریت زباله جامد میتواند استراتژی مؤثری برای اجرای مدیریت زباله در بنگلادش باشد. با اینحال، برای اینکه این استراتژی موفق باشد، همکاری فعال بین پاسخگویان و بخش خدمات مدیریت زباله لازم بهنظر میرسد. رفتار پاسخگویان نسبت به فعالیتهای مدیریت زباله جامد بایستی مورد توجه قرار گیرد، همانطور که بایستی نتایج این مطالعه که معرف مهمی از نگرش مثبت پاسخگویان نسبت به مدیریت پایدار زباله در شهر داکا است، مورد توجه قرار گیرد.
چیاه و فائو (2011) در مقالهشان به شناسایی عواملی که بر روی گرایش مصرفکنندگان به خرید کالاهای حامی محیطزیست تأثیر میگذارند، پرداختهاند. از بین 600 پرسشنامه خود پاسخدهندهای که بین دانشجوبان یکی از دانشگاههای بزرگ استرالیا توزیع شده بود، مجموعاً 256 پرسشنامه جمعآوری شده و برای تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است. یافتهها نشان داده که سه عامل تحصیلات محیطزیستی، عوامل درونشخصی و جهتگیری ارزشی همبستگی شدیدی با نگرش نسبت به محصولات حامی محیطزیست دارند. مصرفکنندگان با نگرش علاقهمند به محصولات حامی محیطزیست، بیشتر گرایش به محصولات محیطزیستی داشتهاند. البته بین رابطه ذکر شده، متغیر واسط دیگری به نام ضرورت (نیاز به) کالا تشخیص داده شده است.
۹۶/۰۶/۱۵