gl/l (1125)
gl/l (1125)
مرکز مدیریت حوزه های علمیه خراسان
حوزه علمیه الزهراء (س) بجنورد
عنوان تحقیق
فاطمه (علیها السلام )و تربیت فرزندان
محقق
خدیجه ولی پور
پاییز 85
مقدمه
فاطمه (علیها السلام) آن چنان در جلوه جمال و جلال خدا محو است که همه چیز را در راه او فدا میکند، مقامش، رتبه اش، دخت پیامبر بودنش، جلال و اشرافیت مورد انتظار برای خودش، حتی جامه عروسیش، دستبند نقرهاش، پرده خانهاش و ….در چنین صورتیآیا باز هم او محبوب خدا نباشد.
فاطمه (علیها السلام) همسر علی (علیه السلام) است کسیکه اگر نبود برای فاطمه (علیها السلام) کفر و همسری نبود تکلیف ازدواجش را خدا معین می کند و ادامه حیات خانوادگیش بر اساس آرمان و اهداف اسلام رنگ می گیرد.
فاطمه (علیها السلام) زنی است که جلال و عظمتش در قالب مفاهیم و الفاظ نمی گنجد زیرا تصورات ما از مفاهیم بی نهایت قابل بحث و بررسی است وقتی که او را صدیقه می خوانیم با مفهوم صدیقه ای که برای دیگران ذکر می شود متفاوت است او با تمام وجودش صدیقه است. همه اعضای او، همه افکار و اندیشه هایش در این مصداق همگامی دارند.
آری عظمت فاطمه (علیها السلام) را نمی توان از راه نوشتن، بیان و شنیدن شناخت، زیرا که همه چیز او در تمام و کمال و در بی نهایت است، ایمانش، اخلاقش، فداکاریش، علو روحش، جلالتش و دانشش همه در منتهای کمال هستند.
او الگوست و به زنان آموخت که زنان مهم می توانند در موارد لازم، کار مردانه انجام دهند، در عین این که عفت و اصالت خود را حفظ می نمایند، به احقاق حق بپردازند و به دفاع از ستمگری ها قیام و اقدام نمایند.
فصل اول
فاطمه و مقام مادری
فاطمه موفق ترین مادر
چه مادری است؟ نمونه و بی مانند چه فرزندانی دارد؟ همه پاکبازهمه با اخلاص همه مطیع خدا، چه دامانی دارد؟ و چه کمکهایی را پرورش می دهد؟ دامانی که اجازه نمی دهد فرزندانش تن به ذلت بدهند و بار ننگی را بر دوش کشند او چه کانونی و چه آشیانه ای ساخت؟ فرزندان او گرسته و بیجان ولی در راه خدا، بدان راضی و خرسند که قوت روز و شبستان در راه خدا مصرف می شود فرزندانی که خود را ازآن مردم می دانند وقف مردم می کنند خدمت به دین و وظیفه احیای آن را برعهده دارند.
«او مادر است و فرزندانی تربیت می کند، فرزندانی که حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پرارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاومند، این با صلح خود و آن یک با قیام خونین خود نهال اسلام را آبیاری کرده و رشدش می دهند.
دخترانش نیز هر یک نیک پرورده و با هدفند. آن زینب و آن گلثوم، با هدفداری خود دنباله رسالت حسن و حسین را گرفته و ادامه اش می دهند. «فریاد حسین را در روز عاشورا ضبط می کنند و در کوفه و شام و در فاصله آن همه راهها و منزل ها به گوش دیگران می رسانند، شهادت حسین را این دو نفر به ثمر می رسانند و بلندگوهای نهضت حسینی این دو نفرند»
فاطمه (علیها السلام) شاگرد مکتب اسلام است در خانه وحی پرورش یافته و در زیر دست پیامبر رشد کرده است آنگاه هم که به خانه علی (علیه السلام) رفته باز هم از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فاصله ای نداشته است دید او نسبت به جهان همان دید وحی است گویی خود مفسر قرآن و مبین آن است.
او در مدرسه اسلام همکلاس و همدرس علی (علیه السلام) است بحثشان با هم و تبادل نظرها با همدیگر است شک نیست که اگر مساله از دید تاییدات عینی هم بررسی نشود و تنها از نظر عادی هم به آن نگاه کنیم باز راه برای رشد همه جانبه و یافتن یک کمال کلی برای فاطمه (علیها السلام) فراهم است «فاطمه زهرا (علیها السلام) تربیت یافته مکتب محمدی (ص) است و تعلیم و تربیت را در کلاس وحی الهی آغاز کرده و از آن مدرسه عالی انسان سازی فارغ التحصیل شده تمامی گفتار و کردار و اندیشه هایش سازنده و ارزنده و الهی و معنوی است. خاصه آن که رفتار و کردار او باید سرمشق تمامی زنان و دختران عالم اسلام باشد».
«کانون خانه و خانواده مقدس ترین مکان برای رشد انسانها و مکتب تربیتی برای اداره امور اجتماعی به حساب می آید. کسانی که در این آموزشگاه با اصول صحیح انسانی تربیت گردند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه می توانند نقش اساسی داشته باشند. در این میان نقش سازندگی مادر، در رشد و تکامل تربیت شدگان اعضای خانواده فوق العاده بیشتر است و لذا هرچه مدیریت و آگاهی او در این زمینه مطلوب باشد فارغ التحصیلان آن کانون به همان نسبت ارزشمند خواهند بود.
حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) هرچند در سنین جوانی به خانه علی (علیه السلام) انتقال یافت و با مشکلات فراوان اقتصادی مواجه شد و در یک خانه محقر استیجاری منزل گزید و دسترسی به امکانات زندگی پیدا نکرد ولی با مدیریت صحیح خانه داری نمود و بدین وسیله عشق و علاقه شدید علی را به خود جذب کرد و تمام آن کمبودها را با صفای درونی جبران نمود و بچههای بی نظیری به جامعه تحویل داد.
فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد
نقش حساس و سرنوشت ساز غذای جسم و جان و چگونگی تغذیه به ویژه در دوران کودکی و پیش از آن نقشی است حیاتی و بسیار مهم، به گونه ای که هم سلامت و شادابی و طراوت جسم انسان در گرو آن است و هم توازن و تعادل و سلامت فکر و اندیشه و عقیده او.
به همین خاطر قرآن موضوع تغذیه را از مسائل حیاتی پیامبران می داند تا چه رسد به انسانهای عادی «وما جَعَلْناهُمْ جَسَدَاً لایَأکُلُونَ الطَّعامَ و ماکانوا خالدین» «و آنان را جسدی که غذا نخورند و نیاز به خوراک نداشته باشند قرار ندادیم و جاودانه هم نبودند».
و به انسانها فرمان می دهد که به غذای خویش با دقت و تفکر بسیار بنگرند و در مورد آن بیندیشند «فَلْیَنْظُرِ الانْسانُ اِلی طَعامِهِ» «بنابراین، انسان باید به خوراک خویش و نقش آن نیک بنگرد»
حضرت علی (علیه السلام) هشدار میدهد که ضمن بهروزی صحیح و شایسته از نعمتهای پاکیزه خدا و پرهیز از اسراف و تبذیر، از غذاهای پلید و ناپاک و نیز از غذاهای حرام سخت برحذر باشند.
«فما اشْتَبَهَ عَلَیْکَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ و ما اَتْفَیْتَ بِطیبِ وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ»
«هان ای استاندار من! من گمان نمی کردم که تو ضیافت گروهی را بپذیری که نیازمندانشان را از آن میهمانی رانده و ثروتمندانشان دعوت شده بودند. پس به آنچه می خوری بنگر که حلال و پاکیزه است یا حرام و پلید، آنگاه آنچه حرام بودنش برای تو مشتبه بود، آن را از دهان به دور افکن و آنچه را به پاکیزگی و حلال بودنش یقیین داری، آن را بخور»
چرا که غذای حرام و پلید، ویرانگر روح و جان و روان است، وجدان انسان را می کشد، چراغ فطرت را به خاموشی سوق می دهد، گوش جان را ناشنوا و چشم حق بین را نابینا می سازد.
برای اینکه فاطمه در همه حال طاهر و مطهر باشد انعقاد نطفه اش پس از چهل روز عبادت زوجین انجام می گیرد و آن روز که پای بدین جهان می گذارد نه تنها امید مادر بلکه امید پدر و ادامه دهنده راه رسالت او که غم اندوه پدر به وسیله او تسکین می یافت و خطوط رنج ادای رسالت از چهره اش برداشته می شد.
«آری دخت سرفراز پیامبر، نخستین سلول سازمان وجودش با غذاها و میوه های آسمانی و بهشتی پدید می آید و پدر و مادر گرانقدرش با همه آن معنویت و ویژگی ها، چهل روز برنامه پالایش و بندگی و عبادت و صعود را سپری می کنند تا در پرفرازترین قله شکوه معنوی و اوج تقرب به حق و شدت پیوند با جهان حقیقت و معنا، خدای جهان آفرین فرزند دلخواه و شاهکار بدیع آفرینش و راز آفرینش زن را به آنان ارزانی دارد.
و می نگریم که فاطمه (علیها السلام) نورش از بهشت،
سلول وجودش از بهشت،
اصل و اساس آفرینشش از بهشت،
پایه و بنیاد شخصیتش از بهشت،
تغذیه جسمش از بهشت،
تغذیه روح و جان و قلبش از بهشت،
آموزگارش از جهانی دیگر می رسد،
و محیط زندگی اش نیز یک محیط بهشتی و عطر آگین و تاریخ ساز است».
امتیاز دیگر بانوی بانوان در ولادتش بود.
«کدام نوازدی را زیر این آسمان کبود می شناسید که به هنگام ولادت او مادرش فرستاده ای نزد زنان دوست و همسایه بفرستد و آن تعصب ورزان و کینه توزان و بد اندیشان در آن شرایط سخت به یاری مادر و نوزاد نشتابند و آنگاه فرشتگان گروه گروه در خانه او فرود آیند و از پی آنان برترین زنان تاریخ به کمک او بشتابند و به او بگویند: غم مدار، اندوه به دل راه مده که ما به دستور خدا به یاریت آمده ایم ما خواهران تو هستیم، ساره همسر فداکار ابراهیم، آسیه بانوی شیردل و توحید گرا، مریم مام قداست و رسالت، کلثوم خواهر و همسنگر و نگهبان کشتی کوچک موسی (علیه السلام) و دیگر این انبوه فرشتگان آسمانها و این همه حوریان بهشت همه به یاری تو آمدند».
امتیاز دیگر دخت گرانمایه پیامبر (ص) این بود که پس از ولادت خود بی درنگ لب به سخن گشود درست مثل مسیح، آن پیامبر بزرگ خدا و از غنچه لبانش گلواژه های توحید و توحیدگرایی، گواهی به وحی و رسالت پیامبر، امامت علی (علیه السلام) و یازده فرزند او شکفت.
حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام)
خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کار گریزان نباشند ولی باید شئوون وظایف مشخص باشد و هر یک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش انجام کاری را به عهده گیرد حضرت علی و فاطمه (علیها السلام) برای تقسیم کار نزد پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) رفتند و درخواست نمودند تا آن حضرت تکلیف هر یک را در امور خانه مشخص نماید همانطور که امام باقر (علیه السلام) می فرمایند، رسول خدا (ص) نیز این چنین تقسیم کار کردند.
فَقَضی عَلی فاطِمَهَ بِخِدْمَهِ مادُونَ البابِ و قَضی عَلی عَلِیٍّ بِما خَلْفَهُ
به امیرالمومنین دستور دادند کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترش فاطمه (علیه السلام) نیز فرمودند که کارهای داخل خانه را اداره نمایند، آن بانوی دو عالم از این تقسیم کار بسیار خوشحال شد.
و در حدیث دیگری خانم فاطمه زهرا (علیه السلام) می فرمایند:
قالت: یا رَسُولَ اللِه لَقَدْ مَجِلَتْ یَدایَ مِنَ الرَّحَاءِ اَطْحَنُ مَرَّهً و أعْجُنُ مَرَّهً:
ای رسول خدا، دستان من با کار کردن با آسیاب سنگی تاول زده و زخم شده است زیرا گاهی گندم آرد می کنم و زمانی آرد را خمیر می سازم.
حضرت زهرا (علیها السلام) چون دیگر زنان جامعه کار می کرد، گندم را با آسیاب دستی آرد می نمود، نان می پخت کار روزانه را انجام می داد، به بچه داری و تربیت کودک توجه کامل داشت تا آنکه هر دو دست آن یگانه روزگار زخم شد.
فاطمه (علیها السلام) در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت نه تنها کار می کرد و نیازمندیهای خانواده را برطرف می ساخت، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.
کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمومنین علی (علیه السلام) و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه بگونه ای مساوی تقسیم می کرد.
سلمان فارسی میگوید: فاطمه زهرا (علیها السلام) را دیدم که با دستان مبارک و با آسیاب دستی گندم را آرد می کند، جلو رفته پس از سلام، گفتم: ای دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خود را به خدمت مینداز، در کنار شما خدمتکار منزلتان فضه ایستاده است کار منزل را به ایشان واگذار.
پیامبر بزرگوار اسلام در حدیثی می فرمایند: قالتَ: اَوْصانِی رَسُولُ اِلله اَنْ تکُونَ الخِدْمَهُ لَها یَوْمَاً وَلی یَوْمَاً فکانَ اَمْسِ یَوْمَ خِدْمَتِها و الیَوْمَ یَوْمَ خِدْمَتی.
رسول خدا (ص) به من سفارش فرمود که کارهای خانه را با فضه تقسیم کنم یک روز او کار کند و روز دیگر من، دیروز نوبت او بود و امروز نوبت من است.
یکی از عوامل شادابی و تکامل خانواده ها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است با تقسیم کار، عدالت اجتماعی در محیط کوچک خانواده سعادت می آفریند و زن را از دخالت در اموری که سزاوار نیست باز می دارد امام باقر (علیه السلام) فرمودند: حضرت فاطمه (علیها السلام) کارهای منزل را با حضرت علی (علیه السلام) اینگونه تقسیم می کردند که:
خمیر کردن آرد و نان پختن و تمیز کردن و جار و زدن خانه به عهده فاطمه باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد اولیه غذایی را علی (علیه السلام) انجام دهند.
آنگاه که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کارهای داخل منزل را فاطمه (علیها السلام) و کارهای بیرون منزل را علی(علیه السلام) انجام دهد، حضرت زهرا (علیها السلام) با خوشحالی فرمود:
قالَتْ: فَلا یَعْلَمُ ما داخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ اِلاّ اللهُ باکفائیِ رَسُولُ اللهِ تَحَمُّلَ رِقابِ الرِّجالِ
جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه، خوشحال شدم، زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است بازداشت.
آری فاطمه (علیها السلام) خانه را کانون آسایش علی و فرزندانش می سازد و هر وقت غم ها و رنجها، دشواریها و نابسامانیها بر علی فشار می آورد رو سوی خانه می کند، بدان امید که لحظاتی با زهرا سخن بگوید و دلش آرام گیرد.
خانه را پاک و تمیز، آرام و آباد نگه می دارد آن را طوری می سازد که در عین آنکه چیزی برای خوردن در آن به چشم نمی خورد صفا و صمیمیت، صداقت و مهر، پاکی و لطافتش غذای اهل خانه می شود و سیرشان کند.
فصل دوم
فاطمه (علیها السلام) سمبل ادب
فاطمه سمبل ادب
از ویژگی های بانوی بانوان، آراستگی به ادب انسانی و اسلامی بود.
«گل عطر آگین و زیبای وجود او به گونه ای در بستر بعثت رویید و به طوری در زیر اشعه نور افشان وحی رشد نمود و از آن آموزگار ادب و اخلاق، چنان حقایق و واقعیات را دریافت داشت که تمام روابط و مناسبات او بر اساس ادب و کرامت بود.
ادب در برابر خدا،
ادب در برابر پیامبر،
ادب در برابر مقررات الهی،
ادب در برابر خویشتن،
ادب در برابر پدیده های هستی،
ادب در برابر گفتار و نوشتار،
ادب در برخوردها،
و ادب فردی، خانوادگی، اجتماعی و دینی.»
« یکی از همسران پیامبر که خود بانوی شایسته کردار و با ایمان است در این مورد می گوید: و کانَتْ و اللهِ اَدابُ منّی و أعرف بِالأشیاءِ کُلّها.
پس از ازدواج پیامبر با من، آن حضرت دخت گرانمایه اش، فاطمه را به من سپرد تا در غیاب او، از آن دردانه اش پرستاری و نگاهداری کنم و به پندار خویش، راه و رسم زندگی را بر او که سایه مادر را بر سر نداشت بیاموزم اما به خدای سوگند وقتی بیشتر با او آشنا شدم، دیدم او از من و دیگر زنان و مردان، بسیار مودب تر و به همه چیز آشناتر و آگاه تر است. او آموزگار ادب و اخلاق و ارزش های والای انسانی است و همه اندیشمندان و متفکران، خود ساختگان و تربیت یافتگان، ادب آموختگان و به رشد رسیدگان، کمال جویان و ترقی خواهان هوشمندان و فرزانگان روزگاران، باید بیایند از او ادب انسانی بیاموزند.»
ادب در برابر خدا و پیامبر ( صلی الله علیه و آله)
در عصر رسالت و نزول قرآن، به دلیل آزادگی و آزاد منشی پیامبر و شیوه مردمی او با همه، به خصوص توده های محروم، با اینکه او پیشوا و سررشته دار امور دین و دنیای مردم بود خیلی از مردم به خود اجازه می دادند که با آن حضرت مثل یک فرد از دوستان خویش برخورد کنند. صدای خود را گاه از صدای دلنواز او بلندتر می کردند و گاه در گفتار و رفتار او پیشی می گرفتند، یا او را مثل دوست و همسایه خود به نام «محمّد» صدا می زدند و ادب شایسته و بایسته، قربانی صفا و مهر شده بود.
به همین خاطر فرشته وحی فرود آمد و هشدار داد که:
«یا ایُّها الذینَ آمَنُوالاتَرْفَعُوا اَصواتَکُمفَوْقَصَوْتِ النَبَّیِ و لاتَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ بَعْضَاً»
هان ای کسانیکه ایمان آورده اید! صدای خویش را از صدای پیامبر بلندتر نکنید و همچنان که با همدیگر بلند سخن می گویید، با او به آواز بلند سخن بگویید که اعمالتان ناچیز می گردد در حالیکه خود نمی یابید.
فاطمه با این که در برابر دیگران به ویژه پدر، سمبل ادب بود و به آن گرانمایه، سرا پا مهر و محبت، پس از شنیدن آیه شریفه دیگر پدر را، «پدر» صدا نزد و با ادب مورد نظر خدا صدا می زد که پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود:
دخت فرزانه ام! پدرت به قربانت! این هشدار برای مردم است نه تو عزیزتر از جانم که سراپا ادب و ارزش های اخلاقی هستی، تو مرا همواره «پدر» صدا بزن که «پدر» صدا زدن تو، قلب مرا زنده تر و شادتر میسازد.
در روایت دیگری آمده که زمانیکه حضرت علی (ع) به خواستگاری فاطمه (س) رفت پیامبر فرمود: علی جان این جا باش تا با فاطمه در این مورد گفتگو کنم.
به سوی فاطمه آمد و گفت: فاطمه جان! فرزند رشید عمویت، علی از تو خواستگاری میکند، در این مورد چه میاندیشی؟
و آن گرانمایه جهان هستی با دنیایی ادب و شکوه به پدر گفت:
«یا رَسُولَ اللهِ اَنْتَ أوْلی بِما تَری'» ای پیامبر خدا تو در این مورد از همگان سزاوارتر و زیبندهتری که تصمیم بگیری».
حضرت فاطمه زهرا ( علیها السلام) در برابر همسر گرانقدرش برای خویش حقوق متقابل مینگریست اما یکپارچه ادب و صفا بود.
در روایتی وارد شده که امیر مومنان در مدینه باغی را که به دست توانای خویش سر سبز و پر طراوت پدید آورده بود به دوازده هزار درهم فروخت و تمامی پول آن را میان محرومان انفاق کرد و با سرفرازی به خانه بازگشت.
دختر گرانمایه پیامبر از پول آن پرسید که امیر والایی ها فرمود در راه خدا انفاق نموده است. آن بانوی گرانمایه نه به طور جدی بلکه دوستانه و شاید به طور شوخی پرسید: پس سهم ما کجاست؟ همین و دیگر هیچ، اما پس از لحظاتی فرمود: «فإنّی استغفِرُ اللهَ و لا أعود اَبَداً»من به خاطر این سخن از بارگاه خدا آمرزش می خواهم و دیگر حتی چنین سخنی در برابر همتای گرانمایه ام و کارهای خدا پسندانه او بر زبان نخواهم آورد.
فاطمه (علیها السلام) خیره الله وسیده النساء است در همه جنبهها و ابعاد زندگیش باید نمونه باشد و از آن جمله در ادب و اخلاق چه دختر با ادبی که پدر را به حکم قرآن «رسول الله» صدا میکند و کلفت خانه را هم، بانوی من، در طول مدت حیات مشترکش با علی، لحظه ای او را نیازرد و حتی از او چیزی طلب نکرد، بدان نظر که مبادا، علی را امکان فراهم کردن آن نباشد و شرمنده گردد.
آری زبان فاطمه مانند عملش معصوم است و کلام او برای دیگران حجت، هم قول او سند است و هم فعلش به علاوه او اعضایش را در ملک خدا میداند ودر ملک خدا تصرف ناحق و ناروا ندارد.
ادب در برابر فرزندان
چه مادر با ادبی که هرگز به پرخاش، نسبت به فرزندانش کلمه ای حتی خلاف عرف از زبان جاری نکرد.
«در ادب انسانیاش در برابر فرزندان گرانمایه اش همین بس که در سخت ترین شرایط و در بستر شهادت، نثار درود و سلام بر آنان را فراموش نمی کند و ضمن سپاس به بارگاه خدا و تواضع در برابر پیامبر و امیر مومنان و توصیه های مهم و تکان دهنده خویش می نویسد:
« و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامه» هان ای پیامبر وادی ها! تو را به خدای می سپارم! سلام گرم مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.
او افتخار مادران گیتی است، افتخار مادران خود ساخته و شایسته کردار و ادب آموزی که با ایمان و اخلاص و عملکرد شایسته، به فرزند خویش درس ادب و انسان دوستی می دهند.
او در نقش مادری اش نیز سراپا ادب بود، هرگز به فرزندانش پرخاش نکرد و واژه ای فراتر از گل و برگ گل نثار ان گلواژه های آفرینش ننمود و عالی ترین و شایسته ترین درس های آزاد منشانه و خدا پسندانه و انسانی را با بیانی گرم و سرشار از مهر و صفا به آنان داد و برترین دختران و والاترین پسران تاریخ بشر را به جامعه انسانی هدیه کرد.
راستی که او پرمهرترینوآگاهترین ومسئولترین و موفقترین و افتخار آمیزترین مادر گیتی بود»
تربیت فرزندان از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام)
در تکوین شخصیت انسان سه عامل مهم: وراثت، محیط و مربی کار ساز است پس نقش مربی در اصول تربیتی جایگاه خاصی دارد.
گرچه فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) و امیر المومنین ذاتاً بچه های پاک و ساخته شده ای بودند ولی هر انسان به هر اندازه در مراتب والای کمالات انسانی قرار بگیرد باز هم اخلاق و رفتار و ویژگیهای مربی در ساختار فکری و فرهنگی او موثر خواهد بود.
حضرت فاطمه (علیها السلام) با یک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگیهای تربیتی توانست فرزندان را به جامعه اسلامی تحویل دهد که هر کدام منشا آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملاً به الگوها و اسوه های مقاومت، شرف، هدایت، بخشش، سخاوت، ایثار، جانبازی، شهادت و… تبدیل گردند.
1- پرورش عبادی
فاطمه (علیها السلام) آنچنان در عبادت پیش رفت که پاهایش متورم شد و از نظر بندگی پیشتاز همه بود.
فرزندش امام حسن (علیه السلام) می فرماید:
«رَأَیْتُ اُمّیفاطِمَهَ قامَتْ فیمِحرابِها لَیْلَهَ جُمُعَتها فَلَمْ تَزَلْ راکِعَهً ساجِدَهً حتّی اِتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ» مادرم فاطمه (علیها السلام) را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.
مهمترین روش تربیتی و پرورشی، شیوه عملی آن است و دختر گرامی پیامبر خدا (ص) از راه عبودیت و بندگی الهی آن هم در برابر دیدگان معصوم فرزندانش توانست آن ها را به کمال برساند.
به همین خاطر دختران حضرت فاطمه (علیها السلام) جای خالی مادر را پر کردند و نماز شب را ترک نکردند حتی در مصائب دردناک کربلا و عاشورای حسینی که کمر اهل بیت را خم کرد باز هم آن بانوان محترمه نماز نافله را ترک نکردند و راه فاطمه (علیها السلام) را پیش گرفتند.
2- عدالت پروری
پدر یا مادر نباید در بین فرزندانشان فرق بگذارند و از این طریق حسادت و کینه توزی را در میان آنها بوجود آورند حضرت فاطمه (علیها السلام) در پرورش فرزندان خود طوری رفتار می کردند که همه را از عدالت پروری خود خوشحال می ساخت و با عواطف محبت آمیزی که داشت توانست تک تک آنان را به این صفت انسانی و اسلامی تشویق کند.
روزی امام حسن با امام حسین (علیهما السلام) در کنار یکدیگر مشغول نوشتن خط بودند و هر یک به دیگری می گفت خط من بهتر از خط توست» و سرانجام داوری را به مادرشان واگذار کردند ولی آن حضرت برای اینکه دل هیچ یک از آنها را نشکند از داوری خودداری نمود و به امیر المومنین واگذار کرد. امیر المومنین هم این قضیه را به پیامبر خدا و آن حضرت هم به جبرئیل و به تربیت کار داوری به اسرافیل و خدای عالمیان کشیده شد.
جبرئیل از جانب خدا ابلاغ کرد فاطمه (علیها السلام) باید بین آن دو داوری کند.
حضرت فاطمه هم فرمود: ای فرزندان عزیزم! من دانه های این گردنبند را به زمین می ریزم هر کس تعداد بیشتری از آنها را بر دارد خط او بهتر است. بلافاصله گردنبند را از گردنش باز کرد و دانههای آن را به زمین ریخت، جبرئیل به امر الهی این منظره زیبا را تماشا می کرد و وقتی هر کدام به طور مساوی دانه ها را برداشتند جبرئیل به فرمان خدا آن یک دانه باقیمانده را تقسیم کرد و هر کدام یک نصفه را برداشتند و دل هیچ کدام نشکست.
3- محبت
حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) مانند مادران دلسوز دیگر، نسبت به بچه هایش بسیار مهربان بود با آنان با محبت خاص رفتار می کرد و خود مانند شمع می سوخت و به آنان روشنایی می داد. تاریخ زندگی آن حضرت پر از خاطرات مخصوص با آن نور دیده هاست.
و حضرت فاطمه (علیها السلام) با تمام شفقت، نور دیدگانش را سرگرم می نمود، گاهی شعر میخواند و گاهی با انواع بازیها نیاز طیبعی بچه هایش را تامین می کرد.
در بسیاری از احادیث وارد شده است که آن حضرت در سرگرم کردن فرزندش «حسن» در حالیکه با مولا شوخی می کرد و کانون خانواده را گرم و با صفا نگه می داشت می فرمود:
اَشبِهْ اباکَ یا حَسَنْ وَ اخْلَعْ عَنِ الحَقِّ الرّسَنْ
واعْبُدْ الهاً ذامِنَنْولا تُوالِ ذَالاحَنْ
ای فرزندم! شبیه پدرت باش موانع را ازمسیر حق دور کن، خدای لطیف را که دارای الطاف است پرستش کن، هرگز از افراد کینه توز و فرومایه پیروی مکن و در مورد فرزندش «حسین» میخواند: اَنْتَ شَبیهٌ بِاَبی لَسْتَ شبیهاً بِعَلیّ
پسرم حسین، تو به پدرم رسول خدا رفته ای، نه به پدرت علیّ مرتضی.
آری فاطمه (علیها السلام) نسبت به فرزندانش فوق العاده عشق داشت و هرگز حاضر نمی شد دل آنان شکسته شود و یا در پریشانی و ناراحتی بسر برند و لذا از آنان دلهای مهربان و پر سوز ساخت و انسانهای که درد مردم و اندوه آنان را به جان و دل می خریدند.
فاطمه نمونه نظم
نظم و دقت در کارها علاوه بر آن که جزو سفارشات اولیای دین است از یک نوع تعادل روحی و انضباط روانی برخوردار است و رعایت دقیق نظم و برنامه از میزان پای بندی به اصول و اعتقاد قلبی شخصی پرده بر می دارد. و گذران زندگی فاطمه هم از نظم و دقت در امور و برنامه ریزی دقیق و حساب شده و انضباط خاصی برخوردار بوده است. به این ترتیب که فاطمه (علیها السلام) به آن همه کار و مسئولیت های مختلف از امور خانه تا مسائل فکری و فرهنگی و اجتماعی که به تمام آموزش می رسید و هیچ کاری را معوق یا ناتمام باقی نمی ماند. و دلیلش آن بود که در زندگی زهرا، کارها بر اساس تقسیم بندی درست تنظیم یافته بود که هر کدام در جای خود انجام می گرفت.
«ریحانه ارجمند پیامبر، سمبل نظم و انضباط و نمونه برنامه و ظرافت و دقت و تدبیر بود و در زندگی فردی خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی به این اصل حیاتی و مترقی و این راز و رمز پیشرفت فرد و جامعه بسیار بها می داد و بدان سخت توجه داشت و از همه شئون و رفتار و گفتارش نظم و حساب جلوه گر بود و انضباط و تدبیر نمایان، چرا که آن حضرت واژه «دین» را با همه مفاهیم گوناگون و معانی مختلف آن در فرهنگ عرب، روشن ترین مفهومش را «حساب» می نگریست و بر این باور بود که در دینداری و دین باوری راستین، پای بست بودن به حساب و کتاب و قانون و مقررات در گفتار و نوشتار و عملکرد و داشتن نظم و برنامه زندگی، اصلی حیاتی و ضروری است. درست همانگونه که پای بند بودن به عبادت خدا و فرمانبرداری او و اخلاص به بارگاه آن یگانه و بی همتا»
فاطمه و تعلیم دعا و نیایش به فرزندان
فاطمه زهرا (علیها السلام) در زندگی پر برکت خویش بیش از هر چیز به خود سازی و کمال جویی می پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی میگذاشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خدا وشب زنده داری می گذرانید.
«فاطمه زهرا (علیها السلام) در کنار نماز و رکوع و سجود طولانی، به دعا و نیایش می پرداخت و در این میدان عارفانه به قدری پیش رفت که گویا همه مطالب و امور نهانی برای او پیدابود، ایشان می توانست با مامورین آسمانی که از دید دیگران نامرئی و ناپیدا بودند، گفتگو کند و نادیده ها را ببیند و به جایی رسد که بین خالق و مخلوق حجابهای معنی باشد.
او از این طریق و با نگرشی به درون خود توانست تمام امیال نفسانی و مادی را کنار زند و با روح ملکوتی خویش به قله کمال پرواز کند. آنگاه با رسیدن به کمال مطلق، عالم خلقت رابا «آیتِ بِاذنی» به تسخیر خود در آورد.
«ابن عباس می گوید: فاطمه زهرا (علیها السلام) دو رکعت نماز خواند و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت سپس دستهایش رابه سوی آسمان بلند کرد و چنین عرضه داشت: ای خدا و مولایم! تورا به حق محمد و علی و حسن و حسینم، همچنان که برای بنی اسرائیل مائده نازل فرمودی، برای ما نیز نازل فرما.
ابن عباس می گوید: هنوز دعای فاطمه (علیها السلام) به پایان نرسیده بود که طبقی پر از طعام بهشتی نازل شد.» باید در پرتو دعا، قلب و روح به سرچشمه قدرت ها، عزت ها، نعمت ها و موهبت ها پیوهند بخورد و دریابد که هستی او و هستی همه موجودات به لطف و عنایت اوست و در شرایط و حالات از حال نیاز گرفته تا بی نیازی، از توانمندی گرفته تا ناتوانی، از جوانی تا پیری و کهنسالی، از برخورداری تا محرومیت و همیشه و همه جا به او توجه یابد و بداند که هر آنچه هست از اوست و اثر گذاری علل طبیعی نیز بر اساس خواست و سنتهای اوست تنها در این صورت است که دعا مفهوم پیدا میکند و انگاه اثرات انسان سازش در ابعاد فردی، روحی، قلبی و اجتماعی جلوهگر میشود.
این جاست که انسان در صورت اقتضای مصلحت و حکمت و شایستگی از سوی او به خواستههای خویش می رسد و از آثار انسان ساز دعا نیز بهره ور می گردد و در صورت مصلحت نبودن رسیدن به خواسته هایش باز هم از آثار انسان ساز آن محروم نمی ماند.
نتیجه
فاطمه فرزندانی تربیت می کند که حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاومند، این با صلح خود و آن یک با قیام خونین خود نهال اسلام را آبیاری کرده و رشدش می دهند. فاطمه (علیها السلام) کانون خانه و خانواده را مقدس ترین مکان برای رشد انسانها می داند و کسانیکه در این آموزشگاه با اصول صحیح انسان تربیت بشوند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه می توانند نقش اساسی داشته باشند و در این میان نقش سازندگی مادر، در رشد و تکامل تربیت شدگان اعضای خانواده فوق العاده بیشتر است و لذا هر چه مدیریت و آگاهی او در این زمینه مطلوب باشد فارغ التحصیلان آن کانون به همان نسبت ارزشمند خواهند بود.
و خانواده ای در زندگی موفق می گردد که به طور مشترک و برای رسیدن به اهداف مقدس در کانون خانواده تلاش کنند و هیچ کدام از زن و شوهر از کارگریزان نباشند ولی باید شئون وظایف مشخص باشد و هر یک به تناسب توان و تخصص و حوصله خویش انجام کاری را به عهده گیرد و حضرت علی و فاطمه (علیها السلام) برای تقسیم کار نزد پیامبر اکرم (ص) رفتند و درخواست نمودند تا آن حضرت تکلیف هر یک در امور خانه را مشخص نماید. و پیامبر اکرم (ص) فرمودند: حضرت علی (ع) کارهای خارج خانه را انجام دهند و به دخترش فاطمه نیز فرمودند که کارهای داخل خانه را اداره نمایند.
و از ویژگیهای بارزی که بانوی بانوان داشت ادب انسانی بود طوری که خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) پدر بزرگوار را به نام پدر صدا نمی زدند و از ادب انسانی کامل برخوردار بودند.
حضرت فاطمه (علیها السلام) و در برابر خداوند، در برابر پیامبر، در برابر خویشتن، در برابر برخوردها از کمال ادب استفاده می کردند.
او هرگز پرخاش نسبت به فرزندانش کلمه ای حتی خلاف عرف از زبان جاری نکرد در بین فرزندان عدالت محوری داشت و نسبت به فرزندانش محبت داشتند در کارهایش نظم و دقت لازم را داشت و در زندگی پر برکت خویش بیش از هر چیز به خود سازی و کمال جویی می پرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی می گذاشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خداوند می گذراند.
منابع و مآخذ
1- قرآن کریم
2- نهج البلاغه
3- بابازاده، علی اکبر، سیری در سیره حضرت زهرا (س)، نشر سنابل، چنانچه قدس، چاپ دوم، تابستان 84.
4- حر عاملی، شیخ محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، بی جا، بی تا، ج 4،
5- دشتی، محمد، نهج الحیاه (فرهنگ سخنان فاطمه)، موسسه تحقیقاتی امیر المومنین (ع)، بیجا، بی تا، بی نا،
6- عقیقی بخشایشی، صدیقه طاهره، دفتر نشرنوید اسلام، چاپ سوم، پاییز 1375
7- قائمی، دکتر علمی، فاطمه برترین بانوی اسلام، موسسه انتشارات هجرت، چاپ یازدهم، بهار 80 چاپخانه ستاره قم.
8- کرمی، علیرضا، سیره و سیمای ریحانه پیامبر (ص)، انتشارات دلیل ما، چاپ نگارش، چاپ اول 1380.
9- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، چاپ موسسه الوفاء، بیروت، بی تا، بی نا، ج43 و 41.
خلاصه:
مقاله ای را که در پیش روی دارید تحت عنوان فاطمه (علیها السلام) و تربیت فرزندان است که از دو فصل تشکیل شده است فصل اول آن با عنوان فاطمه و مقام مادری است که دارای زیر مجموعه هایی است 1- فاطمه موفقترین مادر است او مادری است که فرزندانش حافظ شرف اسلام، نگهبان ارزشهای پر ارج ایدئولوژی خویش و در این راه تا حد جان مقاوم هستند. دخترانش هر کدام نیک پرورده و با هدفند. زینب و ام کلثوم با هدفداری خود دنباله رسالت حسن و حسین را گرفته و ادامه اش می دهند. فریاد حسین را در روز عاشورا ضبط می کنند و بلندگوههای نهضت حسینی این دو نفر هستند.
فاطمه کانون خانه و خانواده را مقدس ترین مکان برای رشد انسانها می داند و کسانیکه در این آموزشگاه با اصول صحیح انسانی تربیت بشوند بدون تردید در اصلاح خود و جامعه نقش اساسی را ایفاء می کنند .
2- فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد:
دخت سرفراز پیامبر، نخستین سلول سازمان وجودش با غذاها و میوه های بهشتی بوجود می آید و پدر و مادر گرامی اش با آن همه معنویت و ویژگی ها، جهل روز برنامه پالایش و بندگی و عبادت و صعود را سپر می کنند تا رد برفرازترین قله شکوه معنوی و اوج تقرب به حق شدت و پیوند جهان با حقیقت و معنا، خدای جهان آفرین فرزند دلخواه و شاهکار بدیع آفرینش و راز آفرینش زن را به آنان ارزانی داد.
3- حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه زهرا( علیها السلام):
فاطمه در زندگی پربار خویش، به کار و انجام وظایف خانوادگی و تربیتی توجه کامل داشت نه تنها کار می کرد و نیازمندیهای خانواده را بر طرف می ساخت، بلکه به تقسیم کار در خانواده و تحقق عدالت در محیط کوچک خانه و خانواده نیز اهمیت می داد.
کارهای خانه و خانواده را بین خود و امیرالمومنین (علیه السلام) و کار روزانه داخل منزل را نیز بین خود و خدمتکارش فضه بگونه ای مساوی تقسیم می کرد. و فصل دوم آن هم از زیر مجموعههایی تشکیل یافته که به شرح ذیل می باشد.
1- فاطمه سمبل ادب:
یکی از دو ویژگی های بارزی که خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) دارا بودند این بود که از کمال ادب انسانی و اسلامی برخوردار بودند گل عطر آگین و زیبای وجود او به گونه ای در بستر بعثت رویید و به طوری در زیر اشعه نور افشان وحی رشد نمود و از آن آموزگار آسمانی ادب و اخلاق، چنان حقایق را دریافت داشت که تمام روابط و مناسبات او بر اساس ادب و کرامت بود او حتی پدرش را با عنوان «پدر» صدا نمی زند بلکه با تمام کمال ادب انسانی او را «رسول الله» صدا می زد.
آوای زبان فاطمه مانند عملش معصوم است و کلام او برای دیگران حجت، هم قول او سند است و هم فعل اوبه علاوه،اواعضایش را در ملک خدا میداند و در ملک خدا تصرف ناحق و ناروا ندارد.
3- ادب در برابر فرزندان:
او افتخار مادران گیتی است، افتخار مادران خود ساخته و شایسته کردار و ادب آموزی که با ایمان و اخلاص و عملکرد شایسته، به فرزند خویش درس ادب و انسان دوستی می دهد.
او در نقش مادری اش سراپا ادب بود، هرگز به فرزندانش پرخاش نکرد و واژه ای فراتر از گل و برگ گل نثار آن گلواژه های آفرینش ننمود و عالی ترین و شایسته ترین درس های آزاد منشانه و خدا پسندانه و انسانی را با بیانی گرم و سرشار از مهر و صفا به آنان داد و برترین دختران و والاتریین پسران تاریخ بشر را به جامعه انسانی هدیه کرد.
گرچه فرزندان فاطمه زهرا (علیها السلام) و امیر المومنین (علیه السلام) ذاتاً بچه های پاک و ساخته شده ای بودند ولی هر انسانی به هر اندازه در مراتب والای کمالات انسانی قرار بگیرند باز هم اخلاق و رفتار و ویژگی های مربی در ساختار فکری و فرهنگی او موثر خواهد بود.
سیرت فاطمه زهرا (علیها السلام) بایک مدیریت صحیح و به کار بستن ویژگی های تربیتی توانست فرزندانی زا به جامعه اسلامی تحویل دهد که هر کدام منشأ آثار خیر و پیشرفت دین و احکام الهی شوند و عملاً الگوها و اسوه های مقاومت، شرف، هدایت، سخاوت، ایثار، جانبازی و شهادت تبدیل گردند.
او هرگز بین فرزندانش فرق نمیگذاشت، عدالت پروری و محبت و در بین فرزندان باقی گذاشت .
فاطمه و نظم انضباط:
ریحانه پیامبر، سمبل نظم و انضباط و نمونه برنامه و ظرافت و دقت و تدبیر بود و در زندگی فردی، خانوادگی اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و مادی و معنوی به این اصل حیاتی و مترقی و این راز و رمز پیشرفت فرد و جامعه بسیار بها می داد و به آن سخت توجه داشت.
فاطمه و تعلیم دعا و نیایش به فرزندان:
فاطمه زهرا (علیها السلام) در زندگی پربرکت خویش بیش از هر چیز به خودسازی و کمالجویی میپرداخت و هر روزی که از عمر او می گذشت عبادت و تهجدش رو به فزونی میگذشت و اکثر شبها را به دعا و پرستش خدا و شب زنده داری می گذرانید.
خانم فاطمه زهرا (علیها السلام) دعا و نیایش را عملاً به فرزندان خود تعلیم داد او توانست از طریق دعا تمام امیال نفسانی و مادی را کنار بزند و یا روح ملکوتی خویش به قله کمال پرواز کند آنگاه که با رسیدن به کملال مطلق، عالم خلقت را با «آیت بازنی» به تسخیر خود در آورد.
آری باید در پرتو دعا، قلب و روح سرچشمه قدرت ها، عزت ها، نعمت ها، موهبت ها پیوند بخورد و دریابد که هستی او و هستی همه موجودات به لطف و عنایت اوست و در همه شرایط و حالات از حال نیاز گرفته تا بی نیازی، از توانمندی گرفته تا ناتوانی، از جوانی تا پیری و کهنسالی، از برخورداری تا محرومیت و همیشه و همه جا به او توجه باید کرد و بدانیم که هر چه هست از اوست.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول
فاطمه و مقام مادری
2
فاطمه موفق ترین مادر 3
فاطمه و نقش عامل تغذیه قبل از تولد و بعد از تولد 4
حقوق خانه و خانواده از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام) 6
فصل دوم
فاطمه (علیها السلام) سمبل ادب
10
ادب در برابر خدا و پیامبر (ص) 11
ادب در برابر فرزندان 12
تربیت فرزندان از دیدگاه حضرت فاطمه (علیها السلام) 13
1- پرورش عبادی 14
2- عدالت پروری 14
3- محبت 15
فاطمه و نمونه نظم 16
فاطمه و تعلیم دعا و نیایش 17
نتیجه 19
منابع و مآخذ 20